بررسی تاکتیک جنگ آب در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران

مولف
مهدی خداوردی
مترجم
ندارد
مالک
مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
موضوع
نگرش های تاکتیکی
زبان
فارسی
شماره
32
شابک
ندارد
تاریخ انتشار
۰۲ بهمن ۱۳۸۸
محل انتشار
مجله نگین ایران
ناشر
مجله نگین ایران

چكيده

در حالي‏كه نيروهاي نظامي ايران در پي تحولات ساختاري پس از انقلاب و خروج مستشاران نظامي خارجي، گرفتار بلاتكليفي و آشفتگي بودند و ساختار آن در سايه عوامل مختلف، دچار آسيب جدي شده بود، هجوم ارتش عراق، آزمايشي بزرگ براي نيروهاي نظامي كشور بود تا استعداد و خودباوريشان را به دنيا ثابت كنند. ابتكاراتي كه از نيروهاي مسلح كشورمان در طول جنگ تحميلي به منصه ظهور رسيد، ثابت كرد نيرويي كه داراي ثبات قدم، ايمان و اراده باشد پيشرفته‏ترين تجهيزات و ادوات نيز قادر نيست آن را به زانو درآورد. تاكتيك استفاده از جنگ آب در آغاز پيشروي ارتش عراق در جبهه جنوب، گواهي بر اين مدعاست. بهره‏گيري از اين تاكتيك، توانست همگام با مقاومت دليرانه نيروهاي مردمي و يگان‏هاي ارتش و سپاه، با كاستن از سرعت پيشروي نيروهاي زرهي ارتش عراق، فرصت لازم را براي نيروهاي خودي جهت كسب آمادگي لازم در برابر حمله دشمن فراهم كند. مقاله حاضر در قالب دو بخش نظري و تجارب ايران در جنگ آب تلاش دارد با رويكردي علمي، اين ابتكار نيروهاي مهندسي و نظامي كشورمان را مورد بررسي قرار دهد.

 

كليدواژه‏ها: جنگ ايران و عراق، جنگ آب، موانع نظامي، منابع آبي، عمليات نظامي

بررسي تاكتيك جنگ آب  در جنگ تحميلي

عراق عليه ايران

      

 تاريخ دريافت:10/10/1388                                                    تاريخ تأييد:20/11/1388

 

                                                              نويسنده: مهدي خداوردي[1]

راوي و نويسنده مركز در مباحث نظامي دفاع مقدس

 

چكيده

در حالي‏كه نيروهاي نظامي ايران در پي تحولات ساختاري پس از انقلاب و خروج مستشاران نظامي خارجي، گرفتار بلاتكليفي و آشفتگي بودند و ساختار آن در سايه عوامل مختلف، دچار آسيب جدي شده بود، هجوم ارتش عراق، آزمايشي بزرگ براي نيروهاي نظامي كشور بود تا استعداد و خودباوريشان را به دنيا ثابت كنند. ابتكاراتي كه از نيروهاي مسلح كشورمان در طول جنگ تحميلي به منصه ظهور رسيد، ثابت كرد نيرويي كه داراي ثبات قدم، ايمان و اراده باشد پيشرفته‏ترين تجهيزات و ادوات نيز قادر نيست آن را به زانو درآورد. تاكتيك استفاده از جنگ آب در آغاز پيشروي ارتش عراق در جبهه جنوب، گواهي بر اين مدعاست. بهره‏گيري از اين تاكتيك، توانست همگام با مقاومت دليرانه نيروهاي مردمي و يگان‏هاي ارتش و سپاه، با كاستن از سرعت پيشروي نيروهاي زرهي ارتش عراق، فرصت لازم را براي نيروهاي خودي جهت كسب آمادگي لازم در برابر حمله دشمن فراهم كند. مقاله حاضر در قالب دو بخش نظري و تجارب ايران در جنگ آب تلاش دارد با رويكردي علمي، اين ابتكار نيروهاي مهندسي و نظامي كشورمان را مورد بررسي قرار دهد.

 

كليدواژه‏ها: جنگ ايران و عراق، جنگ آب، موانع نظامي، منابع آبي، عمليات نظامي.

 

 

مقدمه

ماجراي هشت سال جنگ تحميلي و دفاع مقدس ملت ايران، به قدري عظيم و باشكوه است كه جا دارد به بايستگي و شايستگي تمام مورد بررسي و مداقه قرار گيرد. بازشناسي جنبه‏هاي گوناگون اين واقعه در ابعاد مختلف سياسي ـ نظامي، مستلزم طرح مباني تئوريك و ارائه نقطه‏نظر افراد نقطه‏سنج است؛ چرا كه بي‏ ترديد، حاصل اين بازجست‏ها، نه‏تنها به شناخت و بررسي همه جانبه و اقدامات آشكار و پنهان جنگ كه در سايه تلاش مستمر و انديشه پويا و خلاقانه رزمندگان به منصه ظهور رسيد منتهي مي‏گردد. بلكه بازنگري در اقدامات خلاقانه و هوشمندانه رزمندگان در اين حماسه شگرف و بيان ابعاد و تأثيرات آن، اقدام ارزشمندي است كه مي‏تواند در دستيابي به الگوي بهينه دفاعي در آينده كمك كند. در اين رابطه يكي از اقدامات شايسته و اعجاب‏برانگيز كه از سوي رزمنگان به عنوان يك تاكتيك و تكنيك كارآمد مورد بهر‏ه‏برداري قرار گرفت بهره‏گيري از جنگ آب بود. تاكتيكي كه ناشناخته بود اما به سرعت در جريان اولين روزهاي جنگ توسط رزمندگاني كه نگاهي جستجوگر و ذهني پرسشگرانه داشتند مورد توجه قرار گرفت و به سبب نبوغ فرماندهان نظامي و نيروهاي داوطلب مردمي ـ كه در ميان آنها، متخصصين كارآمد نيز حضور داشتند ـ به سرعت عليه دشمن بكار گرفته شد.

 از اين‏رو در اين مقاله و در چهارچوب موضوع تلاش بر اين است موارد زير مورد بررسي قرار گيرد:

  1. جنگ آب چگونه تاكتيكي است و با چه اهدافي به اجرا در ‏مي‏آيد؟
  2. سازوكارهاي لازم براي عملياتي نمودن جنگ آب چيست؟
  3. بسترها و الزمات جنگ آب به چه عواملي بستگي دارد؟
  4. نبرد پدافندي جنگ آب برچه اصولي پايدار است؟
  5. تجربه و اقدامات ايران درخصوص جنگ آب چگونه آغاز و مورد بهره‏برداري قرار گرفت؟

 

 

 

اهداف جنگ آب

جنگ آب به عنوان يك پديده تاكتيكي جديد و كاملاً اتفاقي و تصادفي در جريان اولين روزهاي جنگ تحميلي در يكي از مهم‏ترين محورهاي جبهه‏هاي جنوب نمود و ظهور پيدا كرد. اما اداره‏كنندگان جنگ چه در اردوي خودي و چه قواي متجاوز عراقي هيچ‏كدام تجربه و شناخت كارآمدي از چگونگي اجرا و بهره‏گيري از اين تاكتيك را نداشتند. با اين وجود به واسطه نگاه هوشمندانه‏اي كه فرماندهان جوان و خلاق ايراني و به تدريج عراقي‏ها از سلسله حوادث رخ داده در صحنه نبرد‏ برداشت كرده و آن را تجزيه و تحليل نمودند، به اين درك و نتيجه رسيدند كه با استفاده از موانع طبيعي نظير درياچه‏ها، رودخانه‏ها، كانال‏هاي آب و باتلاق‏ها مي‏توانند موانع گسترده‏اي را عليه يكديگر ايجاد كنند و ويژگي‏هاي زمين را به‏گونه‏اي تغيير دهند كه با طرح‏هاي تاكتيكي ـ رزمي‏، قابليت انعطاف و تطبيق داشته باشد. نهايت آنكه اين جمع‏بندي حاصل شد كه براي بهره‏گيري از اين پتانسيل، بايد سازوكار و ساختاري فوري تشكيل شود، چراكه پيچيده‏گي‏هاي فني و محاسبات علمي آن‏، چه در زمان طرح‏ريزي و چه در هنگام اجرا به فعاليت فكري و كار كاملاً تخصصي نياز دارد. به خصوص با نخستين دستاوردهاي اجراي اين تاكتيك در روزهاي اول جنگ، اين مسئله براي فرماندهان محرز شد كه طراحي و اجراي دقيق جنگ آب مي‏تواند آثار كاربردي مثبتي در پي داشته باشد و عملاً فرصت برتر با آزادي عمل بيشتر را براي اتخاذ تدابير عمليات رزمي در اختيار اداره‏كنندگان جنگ قرار دهد. همچنين اجراي دقيق و بدون اشتباه طرح‏هاي جنگ آب علاوه بر آن كه باعث تقويت امنيت نيروها و صرفه‏جويي در بكارگيري آنها مي‏شد، با غرق‏آب ساختن منطقه وسيعي از زمين به منظور ايجاد مانع آبي گسترده و صعب‏العبور، اهداف ذيل را مي‏توانست پوشش دهد:

  1. محدود ساختن مجال مانور يگا‏ن‏هاي آفند كننده ،
  2. وادار ساختن قواي در حال پدافند به تغيير سمت تعرض(حمله) و عقب راندن يگا‏ن‏هاي ارتش دشمن،
  3. مجبور كردن قواي در حال پدافند به ترك مواضع پدافندي و عقب راندن آنها به سوي مواضع درگير و خارج نمودن اهداف غيرنظامي و صنعتي مهم خودي از زير آتش دشمن.
  4. محروم كردن قواي دشمن در بهره‏برداري از منطقه معيني در صحنه نبرد و مجبور كردن آنها به استفاده از نفرات محدود اعزامي از معابر وصولي.
  5. محدود ساختن مانور تعرضي دشمن و يا منحرف كردن آن به مسيري كه سودي براي او نداشته باشد و يا از رسيدن قواي مهاجم به منطقه‏اي حياتي كه عمليات بعدي آنها را ساده‏تر بكند ممانعت به عمل آيد.
  6. جدا نمودن يگان‏هاي پدافندي دشمن از يكديگر به وسيله ايجاد آب‏گرفتگي و اخلال در وضعيت تاكتيكي و عملياتي آنها.
  7. قطع خطوط مواصلاتي يگان‏هاي دشمن به منظور محاصره و جدا كردن آنها از يگان‏هاي ديگر.
  8. با استفاده از سيل‏بندها و جاده‏هاي احداث شده بر روي سيل‏بندها و مناطق مرتفع، حملات دشمن محدود مي‏شد.
  9. صرفه‏جويي در جايگزيني نيرو در صورت وجود كمبود براي تأمين نيروي بيشتر: به طوري كه با ايجاد تدابير پدافندي توسط نيرويي كم و مناسب در آخر سيل‏بندها و گذرگاههاي موجود در مناطق به زير آب برده شده، از پيشروي دشمن جلوگيري مي‏شد.

 

قرارگاه كنترل‏كننده

جنگ آب اگرچه به ظاهر چندان به تجهيزات نظامي پيشرفته و انبوه نياز ندارد اما براي اجراي آن به نيروهاي فكري جسور و خلاق، بسترهاي طبيعي و ملزومات فني و نيز سازوكار و ساختاري نياز است كه بتواند اين شاخص‏ها و نيازها را در اقدام و فعاليتي هماهنگ فرماندهي، برنامه‏ريزي و در بهترين زمان و وضعيت ممكن عملياتي نمايد. به عبارتي، يك ستاد يا قرارگاه مركزي به عنوان قرارگاه كنترل كننده آب كه با قرارگاه در صحنه عمليات ارتباط بلافصل داشته باشد مي‏بايست تأسيس گردد، قرارگاهي كه داراي ويژگي‏ها و وظايف و كاركرد زير باشد:

 

الف) ويژگي‏ها

  • توانايي لازم براي انجام كارهاي اطلاعاتي در خصوص وضعيت زمين دشمن و شبكه‏هاي آبرساني آنها را داشته باشد.
  •  از وضعيت تاكتيكي و سابقه عملياتي يگا‏ن‏هاي مجري طرح جنگ آب مطلع باشد.
  •  از قدرت فني جهت اجراي وظايفي كه جنبه فني دارند، بهره‏مند باشد.
  •  داراي امكانات گسترده از جهت ادوات و افراد باشد.(1)

 

ب) وظايف

  •  اجراي دستورات فرماندهي كل در خصوص زيرآب بردن مناطق درخواستي،
  •  برقراري خطوط ارتباطي متعدد با قرارگاه فرماندهي،
  •  بازرسي مداوم و پي‏گير از وسائل و ادوات مختلف مورد لزوم جهت اجراي عمليات غرق‏آب كردن منطقه،
  •  ارائه پيشنهادات در چهارچوب درخواست فرماندهي جنگ درباره اجراي طرح جنگ آب،
  •  اختصاص گروه‏هاي كار مورد نياز براي هر منطقه و تعيين وظايف آنها،
  •  صدور راهنمايي‏ها و مقررات ويژه سيل و زير‏آب بردن مناطق و مراقبت و ترميم سيل‏بندها،
  •  تلاش براي جمع‏آوري مجدد آب در كانال‏ها و سدها پس از اجراي هر طرح.

 

نيازمندي‏هاي جنگ آب

هدف از جنگ آب ، ايجاد مانع براي سلب آزادي عمل دشمن در اجراي مانور و به تأخير انداختن آنها در صحنه معين مي‏باشد، اما براي اجرا و عملياتي نمودن اين تدبير، بسترها و نيازمندي‏هاي تاكتيكي و فني نياز دارد.

 

الف) بسترها

به منظور اجراي جنگ آب بايد زمينه‏ها و بسترهاي بكارگيري اين تاكتيك در ميدان نبرد يا منطقه عمومي عمليات مهيا باشد تا نسبت به طرح‏ريزي آن تدبير و اقدام لازم به عمل آيد، چرا كه موفقيت در جنگ آب منوط به رعايت الزامات زير است:

1) وجود آب: انجام جنگ آب و زير آب بردن مناطق، بدون وجود آب كافي غيرممكن است. تأمين مقادير آب مورد نياز براي ايجاد آب‏گرفتگي در هر منطقه منوط به برنامه‏ريزي اقتصادي و نظامي كشور در زمان صلح براي زمينه‏سازي جهت احداث سدهايي براي انبار كردن آب و احداث سيل‏بندهايي بر روي كرانه‏هاي رودخانه‏ها و كانال‏‏هاي مورد نظر به منظور روان ساختن آب به سمت مناطقي است كه براي زير آب بردن در نظر گرفته شده‏اند. لازم به ذكر است نياز به آب صرفاً به خاطر زيرآب بردن يك منطقه نيست بلكه به منظور جبران آب از دست رفته در اثر تبخير و جذب در خاك و خارج شدن آب از منطقه مورد نظر نيز مي‏باشد.

2) سطح آب: براي اجراي جنگ آب در يك منطقه، سطح آب بايد بالاتر از منطقه استقرار دشمن باشد تا سرازير شدن آب به منطقه به مقدار كافي و با سرعت و در كوتاه‏ترين زمان ممكن صورت گيرد. اگر سطح آب پائين‏تر از سطح زمين يا هم‏طراز با آن باشد براي زير آب بردن زمين‏ دشمن استفاده از تلمبه‏هاي پمپاژ ضروري است كه علاوه بر وقت به هزينه فراواني احتياج دارد.

3) طبيعت خاك: طبيعت خاك رابطه ناگسستني با مقدار آب مورد نياز جهت غرق‏آب كردن منطقه و مساحت آن و مدتي كه بايد زمين زيرآب باشد، دارد. زمين‏هايي كه خاك آنها مخلوطي از خاك رس و شن و آبرفت باشد براي جنگ آب ايده‏آل است و همچنين زمين‏هايي كه خاك آنها گل رسي است براي ايجاد آب‏گرفتگي مناسب هستند. اصولاً خاك مناسب براي جنگ آب بايد داراي ويژگي‏هاي زير باشد:

  •  سرعت اشباع آن، به طوري كه در كوتاه‏ترين مدت به عمق 50 سانتيمتر اشباع شود.
  •  خاك پس از اشباع براي تانك‏ها و نفربرها و خودروهاي چرخ‏دار غيرقابل عبور شود.
  •   ميزان آب تبخير شده از خاك بايد حداقل باشد.

4) جذر و مد: رودخانه‏هايي كه به درياها مي‏ريزند و تحت تأثير جذر و مد قرار مي‏گيرند و دشمن به عنوان مانع آبي براي زير آب بردن زمين به آنها متكي است، در زمانبندي اجراي جنگ آب تأثير به سزايي دارند. زيرا آب مدي كه وارد اين رودخانه‏ها مي‏شود به دبي[2] (مقدار آبي كه از منبع آب براي استفاده در مقاصد مختلف خارج مي‏گردد.) آب موجود در آن مي‏افزايد و آب رودخانه را بالا مي‏برد و مي‏توان همزمان با آن، سدهاي تنظيمي را باز كرد و عمل رهاسازي آب(جنگ آب) را انجام داد.

5) سيل‏بندهاي قابل انتقال: اجراي عمليات جنگ آب به تأمين و تهيه سيل‏بندهاي قابل انتقال نيازمند است. سيل‏بندهايي كه با قفس‏هاي مشبك آهني پر از سنگريزه ( و يا كانتينر) و حجيم ساخته مي‏شوند و قابل حمل و نقل هستند و مي‏توان آن را توسط خودروها و جرثقيل‏هاي چرخدار از روي جاده‏ها و سيل‏بندهاي خاكي عبور داد. هدف از ساختن سيل‏بندهاي قابل انتقال، بستن شكاف‏هايي است كه دشمن به وسيله فعاليت‏هاي تخريبي خود در برابر سيل‏بندهاي كناره‏هاي رودخانه ايجاد مي‏كند تا آنها را منهدم و معيوب سازد و آب به مناطقي جريان پيدا كند كه بر روي فعاليت‏هاي او موثر نباشد.

همچنين اين سيل‏بندها براي ترميم خرابي‏هاي وارده به سدهاي اصلي و مخازن آب به كار مي‏رود. علاوه بر اين ممكن است اين سيل‏بندها براي سد كردن جريان آب رودخانه‏ها به منظور بالا بردن ارتفاع سطح آب رودخانه و انحراف آن به منطقه مورد نظر  مورد استفاده قرار گيرند.

6) انبار مخزن آب: اجراي موفق جنگ آب به انبار كردن مقادير فراوان آب و رودخانه‏هاي اصلي و درياچه‏ها نياز دارد، به نحوي كه اين منابع آب اهداف زير را تأمين كند:

الف) بالا بردن سطح آب انبار شده تا حد امكان نسبت به سطح منطقه‏اي كه بايد زير آب برود.

ب) مقدار آب مورد نياز براي ايجاد آب‏گرفتگي منطقه مورد نظر به منظور سيراب كردن خاك و تأمين سطحي از آب به ارتفاع حداقل 50سانتيمتر بر روي سطح زمين كافي است.

ج) براي جبران آب تبخير شده و يا نفوذ آب به خارج از منطقه تعين شده، لازم است آب به ميزان كافي تدارك ديده شود.

البته آن‏چه درباره بررسي طبيعت زمين تأكيد مي‏شود به خاطر تشخيص و شناخت امكان استفاده از ويژگي‏هاي زمين و يا برطرف ساختن نقاط ضعف آن به منظور محدود كردن خطرهاي جنگ آب است. اين بررسي و مطالعه مي‏بايست در نخستين روزهاي اجراي جنگ آب از سوي دشمن، صورت گيرد. چنانچه جنگ به صورت فرسايشي ادامه پيدا كند، بررسي و مطالعات بايد بر محورهاي زير متمركز شود تا امكان بهره‏برداري از اين نوع تاكتيك براي مقابله با اقدام و تحركات دشمن مهيا باشد:

  •  بهر‏ه‏گيري از عوارض طبيعي و مصنوعي كه سرعت حمله را تضمين و پدافند و حفاظت از يگا‏ن‏ها را تأمين كند.
  •  رودخانه‏ها، درياچه‏ها، سدهاي مصنوعي  و ساير منابع آبي كه در اجراي جنگ آب موثر است.
  •  ميزان شيب سطح زمين، پستي‏ها، دره‏ها، شيارها، كانال‏‏هاي آب زمين‏هاي كشاورزي، طبيعت خاك و باتلاق‏هاي موجود در منطقه.
  •  راه‏ها، جاده‏هاي خاكي و گذرگاه‏ها و نوع آنها و قابليت عبور وسايل نقليه نظامي و طبيعت زمين مجاور آنها.
  •  مناطق سنگلاخي در منطقه كه براي مقابله با جنگ آب مي‏تواند مورد استفاده واقع شوند و راههاي منتهي به آن.

 

ب) نيازمندي‏هاي تاكتيكي

يگان‏هاي پدافند كننده براي مقابله با دشمن  به ويژه اگر توازن قوا وجود نداشته باشد و ميل دشمن به تهاجم زياد باشد، بايد تكنيك‏هاي متنوعي را بكار گيرند كه از جمله آنها، بهره‏گيري از جنگ آب است. چنانچه اين تاكتيك به صورت مدبرانه برنامه‏ريزي و اجرا گردد مي‏تواند نه‏تنها مانعي جدي در برابر دشمن ايجاد كند بلكه ميل و آمادگي او را براي انجام عمليات تحت تأثير قرار داده و به تأخير اندازد تا با كسب زمان، طرح‏هاي ديگري را براي مقابله برنامه‏ريزي كرد. با اين حال پس از اجراي جنگ آب ، اقدامات تاكتيكي‏اي نياز است و بايد به مرحله اجرا گذارده شود تا ايجاد اين مانع، فعال و قابل اتكا و اطمينان باشد، از جمله:

1) مراقبت: مناطق غرق‏آب شده مانند ديگر موانع به خودي خود به عنوان مانعي در برابر دشمن به شمار نمي‏رود، زيرا دشمن مي‏تواند در صورتي كه سطح آب مناسب باشد به وسيله قايق‏ها و يا خودروهاي آبي - خاكي مانع را پشت سر گذاشته و يا از طريق جاده‏ها و سيل‏بندهاي راه‏آهن يا مناطقي كه زيرآب برده نشده‏اند و يا توسط بالگرد نفوذ نمايد؛ لذا اين كار به مراقبت پي‏گير نياز دارد. مراقبت را مي‏توان جزئي از عمليات «جنگ آب» به حساب آورد. مراقبت پي‏گير و فعال در چنين وضعيت‏هايي، دقت در برنامه‏ريزي و هماهنگي را ايجاب مي‏نمايد. مهم‏ترين وسايل مراقبت نيز عبارتند از: گروههاي گشتي، دستگاه‏هاي رادار، شناسايي هوايي، نقاط مراقبت و ديده‏باني.[3] (از مجموع فعاليت‏ها در اين خصوص به دو نمونه ازگزارش گروه‏هاي گشتي و ديده‏باني اشاره مي‏گردد:

گزارش اول: گزارش شناسايي (واحد اطلاعات و عمليات) از دب حردان و شكسته شدن سد خاكي دشمن – 3/9/1359:

«امروز صبح با برادر بني‏خالد، شهيد حسن باقري، كريمي و بهرامي از جاده حميديه به دهليز رفتيم و از آنجا پياده (از كنار كانال آب) به طرف حردان رفتيم. به علت حجم زياد آب، لبه كانال شكسته و آب به طرف شبكيه آمده و جاده شبليه به دهليز زير آب رفته است كه هرچه زودتر بايد با لودر جلوي آن را گرفت تا راه ما به دشمن بسته نشود. از آنجا با دوربين سد خاكي عراق    را مشاهده كرديم و متوجه شديم از چهار جا شكست شده و آب به آن سوي سد خاكي نفوذ كرده است. يك تانك و يك نفربر مسلح به كالبير 50 كنار سد خاكي ديده مي‏شدند كه شايد در آب گير كرده باشند. سپس تصميم گرفتيم به برج ديده باني داخل جنگل برويم... از محل برج منطقه دب حردان را مشاهده كرديم. با ديروز تفاوت پيدا كرده بود زيرا سدخاكي شكسته شده و آب درون دب را پركرده بود، لذا نيروها به داخل دهات حردان و پشت آن به طرف شرطاق رفته‏اند و ...»(2)

گزارش دوم؛ گزارش نوبه‏اي حسن باقري از شكسته شدن سد دوم عراقي‏ها (10/9/1359):

از وضعيت نيروهاي دشمن در دب حردان حاكي است كه تمام سنگرها و نفرات و لودرهاي دشمن منهدم شده‏اند. آتش توپخانه خودي دائماً سد احداثي توسط نيروهاي عراقي را مي‏كوبد كه سد دوم نيز شكسته و به طرف كنار نيروهاي عراقي سرازير شده است. دو نفر از برادران پاسدار كه براي شناسايي رفته بودند در محاصره يك نفربر پي.ام. پي و حدود هشت عراقي دشمن مي‏افتند كه پس از درگيري موفق مي‏شوند تعدادي از عراقي‏ها را به هلاكت برسانند. نفربر دشمن فرار مي‏كند و دو عراقي خود را تسليم مي‏كنند. ولي به علت اين كه دشمن در تعقيب برادران در حركت بودند، آنها اسرا را رها مي‏كنند و سالم به پايگاه خود بازمي‏گردند.(3))

2) حفاظت: اجراي طرح جنگ آب به حفاظت سدها، آب انبارها و پمپ‏هاي آب، منبع سوخت يا برق پمپ‏ها و به طور كلي منابع آبي براي جلوگيري از تعرض زميني و هوايي دشمن نياز دارد و لازمه اين امر اختصاص دادن نيروي كافي براي تأمين اصول حفاظتي مي‏باشد.

همچنين به دليل گستردگي و امكان شناخته شدن منطقه زيرآب رفته و نيز شناسايي گذرگاه‏ها و مناطق خشكي موجود در يك منطقه، مخفي نگاه داشتن آن تا زمان اجرا، كار اطلاعاتي زيادي را طلب مي‏كند. از اين‏رو اهميت انتخاب منطقه مورد نظر، بايد بسيار دقيق و با بررسي تمام جوانب مختلف آن در جلسات كارشناسي[4] (در اين چهارچوب جلسات متعددي صورت مي‏گرفت. از جمله در تاريخ 16/9/1359 كميسيوني با شركت رئيس جمهور، سرهنگ فلاحي، مهندس عباسپور (وزير نيرو)، سرهنگ فروزان (از فرماندهان ارتش در منطقه جنوب)، مهندس سرداري (مدير عامل سازمان آب و برق خوزستان)، مهندس عطرچين، مهندس محمد قطبي و ... از مديران و كارشناسان وزارت نيرو تشكيل و نسبت به استفاده از آب رودخانه‏هاي خوزستان براي پشتيباني از عمليات، تبادل نظر شد و تصميماتي در خصوص احداث كانال شمالي اهواز – فولي‏آباد، نصب موتورهاي پمپاژ آب و هدايت آب كنترل شده به مناطق غرب راه‏آهن اهواز – خرمشهر اتخاذ شد. همچنين مقرر گرديد موضوع آبگيري سواحل شرق و غرب كارون از اهواز تا آبادان به طور دقيق به وسيله وزارت نيرو به نحوي بررسي شود كه با باز شدن دريچه‏هاي سدها وï ð يا هم زمان كه ميزان آب در هر نقطه‏اي از طرفين كارون هدايت مي‏شوند پيش بيني شود كه چه ميزان آب به سمت مواضع عراقي در غرب كارون سرازير مي‏گردد و غرق‏آب كردن زمين‏هاي شرق كارون خطر سيلاب براي روستاهاي خودي نداشته باشد.(4)) و با در نظر گرفتن تمام زواياي فني، انجام شود.

3) وسعت منطقه زيرآب رفته: هرچه منطقه زيرآب رفته گسترده‏تر باشد به همان نسبت عمليات عبور دشمن از آنها مشكل‏تر و دشوارتر مي‏گردد. علاوه بر اين، قواي مهاجم ناچار به عقب‏نشيني بيشتر از زمين‏هاي تحت اشغال مي‏شوند. البته وسعت مساحت زمين غرق‏آب شده بايد با مقدار آب موجود متناسب باشد. [5] (نظير اجراي طرح سيلاب‏هاي كارون توسط ايران كه با كمك آب سد سيد شريف و آب ايستگاه پمپاژ و كانال چمران، فرماندهان عراقي‏ را مجبور كرد نيروهاي خود را كاملاً از شرق جاده اهواز – خرمشهر (از جنوب اهواز تا سيل‏بند مارد) به غرب‏ جاده اهواز – خرمشهر عقب بكشند.(5))

البته زيرآب بردن يك منطقه به طبيعت زمين انتخاب شده بستگي دارد و از آنجا كه ايجاد آب‏گرفتگي كل مساحت تعيين شده با توجه به طبيعت زمين و ميزان آب در برخي موارد غيرممكن است، در نتيجه آب در بعضي از قسمت‏هاي منطقه به صورت بركه‏هايي با مساحت مختلف جمع شده و مناطق خشكي در ميان آنها باقي مي‏ماند كه اين مناطق براي فعاليت گروه‏هاي گشتي دشمن و فعاليت‏هاي ديده‏باني و ايذايي و تك‏هاي محدود بسيار مناسب است و چه بسا اين مناطق خشك به عنوان مخفيگاهي براي سلاح‏هاي خمپاره‏انداز دشمن مورد استفاده قرار گيرند.

از اين‏رو در جنگ آب، نوع زمين بايد چنان هوشمندانه انتخاب شود تا متوقف ساختن نيروي مهاجم و تك‏كننده را در مقابل مناطق زيرآب رفته تضمين نمايد و فرصت عبور از مانع و پيشروي به سمت هدف را از دشمن سلب كند. البته دقت در انتخاب منطقه مورد نظر و نيز رابطه آن با موانع طبيعي ديگر نظير رودخانه‏ها، جنگل‏ها و باغ‏ها، هماهنگي تأثير متقابل موانع بر يكديگر را ايجاب مي‏نمايد. مضاف بر اين كه بايد انتخاب مناطق با طرح آرايش يگا‏ن‏هاي دشمن و موانع مصنوعي كه به منظور افزايش موانع منطقه تهيه مي‏گردد هماهنگي داشته باشد. چرا كه به عنوان مثال، سراشيبي زمين مجاور منابع آب رودخانه و كانال‏‏ها، انتخاب مناطق مورد نظر جهت زيرآب بردن زمين را با محدوديت مواجه مي‏كند، زيرا سمت جريان آب در جنگ آب تأثير فراواني دارد. از‏اين‏رو، ضرورت دارد مناطق مورد نظر اين كار در كنار رودخانه‏ها، كانال‏‏ها و مناطقي كه آب به آساني به آنها سرازير مي‏شود و يا مناطقي كه انتقال آب به آنها توسط كانال‏‏ها و پمپ‏ها به راحتي صورت ‏گيرد، قرار داشته باشند. در غير اين صورت، ايجاد آب‏گرفتگي در مناطق فاقد اين ويژگي‏ها به كوشش و صرف وقت بيشتري نياز دارد.

 

نيازمندي‏هاي فني و فعاليت‏هاي مهندسي

طراحي و اجراي جنگ آب يك عمليات فني و پيچيده است كه لازم است مهندسين و ادارات فني ذيربط فعاليت‏هايي را به شرح زير هنگام اجراي عمليات انجام دهند:

بررسي زمين: براي داشتن تصور دقيقي از طبيعت زمين، بايد تناسب منطقه جهت زيرآب بردن آن با مطالعه سطوحي كه بر روي نقشه‏ها ثبت شده، بررسي شود. بهترين مقياس نقشه براي اين منظور 50000 /1 مي‏باشد. همچنين بايد نقشه‏برداري از منطقه انجام شود و كليه جزئيات مربوط به غرق‏آب نمودن منطقه و يا حتي مناطقي را كه نمي‏توان به زير آب برد[6] (با توجه به نوظهور بودن اين تاكتيك جنگي و ضرورت دقت در اجراي غرق‏آب كردن مناطق و جلوگيري از خطرات ناشي از اشتباه در محاسبه، مسئولين تلاش داشتند اطلاعات دقيق و جامعي به دست آورند.  به عنوان مثال آقاي غرضي، استاندار خوزستان، قبل از اجراي طرح انحراف آب كارون توسط سد و يا تلمبه‏خانه پمپاژ از كارشناسان مي‏خواهد تا جوانب موضوع بررسي شود. ترابي زاده (رئيس ادراه نظارت برمنابع آب خوزستان) مي‏گويد: «در پي اين دستور، زمين‏ها و باغات و جنگل‏هاي مصنوعي منطقه بررسي شد. علاوه بر آن به آقاي بهزادي ماموريت دادم پيش از آب گرفتن اراضي بين اهواز – دارخوين در خصوص ميزان سوخت و قدرت تلمبه‏هاي پمپاژ و محل آنها گزارش كاملي تهيه كند.»(7)) ثبت گردد.(6) اين فعاليت علاوه بر تشخيص و ثبت نقاط امتداد جاده‏هاي اصلي، شوسه و راه‏آهن مي‏باشد.

شناسايي منطقه: مجريان جنگ آب موظفند حدود منطقه مورد نظر را از لحاظ نوع و ميزان شيب و لزوم تقسيم منطقه به قسمت‏هاي متعدد به وسيله موانع و خاكريزهاي ميان آنها جهت محصور ساختن آب در منطقه، ثبت كنند و از شكل اين موانع و خاكريزها و نحوه ساختن آنها طرح دقيقي را ارائه نمايند.

محل خروج آب: محل خروج آب از منابع آبي كه جهت ايجاد آب‏گرفتگي مورد استفاده واقع مي‏شوند همراه با ارائه طرح چگونگي اين منافذ و روش كنترل آن بايد تعيين شود و با محاسبات دقيق و جامع از احتمال بروز سيلاب در سرزمين خودي خودداري شود.

طبيعت خاك: سرعت اجراي عمليات زير آب بردن يك منطقه و ميزان آب مورد نياز، با تركيب خاك آن منطقه نسبت مستقيم دارد، لذا كارشناسان و طراحان جنگ آب بايد مطالعه موارد زير را مدنظر داشته باشند:

  •  ميزان تناسب حجم آب براي زير آب بردن يك منطقه با طبيعت خاك آن منطقه.
  •  داشتن زمان لازم براي غرق‏آب كردن منطقه تا عمق مورد نظر (دلخواه).
  •  سطح آبي كه پس از ايجاد آب‏گرفتگي مي‏توان به طور دائم حفظ كرد.
  •  طبيعت و شكل بركه‏هايي كه مي‏توان در منطقه مورد نظر ايجاد نمود.

رودخانه‏ها (كانال‏ها): براي تأمين آب لازم جهت اجراي جنگ آب، بايد جريان رودخانه‏ها تنظيم و كنترل شوند. طرح‏هاي كنترل آب رودخانه‏ها، بايد امكان انتقال آب از رودخانه‏اي به رودخانه ديگر را تضمين نمايند؛ زيرا هدف از اين اقدام، ايجاد موانع گسترده‏اي براي جلوگيري از عمليات دشمن از تغيير و انحراف سطح آب رودخانه‏ها در مدت زمان كوتاه(حداكثر 2روز) است. البته امكان تغيير سطح آب به ظرفيت كانال‏هاي ارتباطي ميان رودخانه‏ها و مقدار آب ذخيره شده در پشت سدها بستگي دارد. همچنين وضعيت رودخانه‏هايي كه به دريا مي‏ريزند از نظر جذر و مد و تعيين ميزان آب ورودي به آنها در حين مد و نيز ميزان دبي آب در اين موقع و تعيين مدت زمان مد بايد مورد بررسي قرار گيرد.

سيل‏بندها و موانع: زمين مسطح و يا شبه مسطح، مناطق مناسبي براي زير آب بردن به شمار مي‏روند و براي جمع‏آوري آب و محصور ساختن چنين مناطقي، به ويژه زمين‏هايي كه سراشيبي تند دارند، لازم است سيل‏بند و موانعي مانند آن در حاشيه به دور از مواضع استقرار نيروها ايجاد شود. به عبارتي، سيل‏بندها و موانع مياني بايد براي تقسيم منطقه زير آب رفته به قسمت‏هايي كه جمع‏آوري آب در آنها امكان‏پذير باشد، ايجاد شوند. احداث عوارض، شامل جاده‏هاي آسفالته مرتفع، بايد بالاتر از سطح زمين و خطوط راه‏آهن روي سيل‏بندها در زمان صلح و براساس طراحي دقيق و علمي صورت گيرد.

پمپ‏هاي آب: در صورتي كه سطح آب انبارها و سدها هم تراز با سطح زمين مورد نظر و يا پائين‏تر از آن منطقه باشد. بالا آوردن آب و هدايت آن به منطقه معين نياز به پمپ دارد. اين امر نيازمند محاسبه تعداد و قدرت پمپ‏ها و مشخص نمودن مكان‏هايي است كه از آنجا مي‏توان آن منطقه را با مقدار معيني آب و در فرصت تعيين شده به زير آب برد.

جاده‏ها: از جمله مكان‏هايي كه در راستاي اجرا يا مقابله با جنگ آب نياز به محاسبه دقيق و كارشناسانه دارد احداث جاده‏ها و سيل‏بندهاي مواصلاتي هستند. توجه به عرض و سطح مناسب جاده‏ها، تقاطع‏ها و تقويت سيل‏بندها، امكان نقل و انتقال جنگ‏افزارها را تسهيل نموده، همچنين در صورت مواجهه با جنگ آب از سوي دشمن مي‏تواند در كاهش خطرات ناشي از آن موثر باشد. بايد توجه داشت براي مقابله با جنگ آب، مي‏بايست جاده‏هايي منتهي به اكيپ‏هاي اجرايي و مناطق سنگلاخي و نيز مناطق استقرار خط مقدم با دقت انتخاب و احداث شوند.

 

تدابير و اقدامات پيشگيرانه

بديهي است به ميزاني كه عمليات جنگ آب به اجرا در مي‏آيد يگان‏ پدافند‏كننده تجربه كسب كرده و متقابلاً به اتخاذ تدابير و اقدامات پيشگيرانه مبادرت مي‏ورزد تا با اين تاكتيك تهديد‎زا مقابله كند. براي اجراي تدابير پيشگيرانه در برابر جنگ آب، سازوكارهايي وجود دارند كه مهم‏ترين آنها عبارتند از:

الف) جمع‏آوري اطلاعات لازم: در اين چهارچوب اولين و مهم‏ترين گام، شناسايي تأسيسات آبياري و فعاليت‏هاي مربوط به عمق خاك يگان‏هاي آفندي است كه به دور از صحنه نبرد در حال انجام فعاليت هستند. اين تاكتيك، به ويژه در مراحل اوليه، يگان‏هاي آفندي را به ميزان قابل توجهي محدود مي‏نمايد. البته يگا‏ن‏هاي پدافندي در مناطق عملياتي خود به ويژه اگر محدوده عملياتي آنها در نزديكي رودخانه‏ها باشد بايد مراقب تحركات يگان‏هاي آفندي باشند و با انجام عمليات شناسايي هوايي و عكسبرداري و نيز اداره اين فعاليت‏ها و فعاليت‏هاي مداوم گروههاي گشتي در عمق و مقايسه دقيق ميان گزارش‏هاي شناسايي، زمان انجام جنگ آب از سوي يگان آماده آفند را مشخص كنند. همچنين احتمال انجام جنگ آب يا عدم اجراي آن را مي‏توان با توجه به عوامل زير مورد بررسي و تحليل قرار داد:

  • اختلاف و بي‏آبي رودخانه‏هاي اصلي مانند كمبود آب در زما‏ن‏هاي معين،
  • افزايش يا كاهش ‏آب ذخيره شده (در سيل‏بندهاي مصنوعي) و سدهاي كنترل شده (تنظيمي) و محصور ساختن آب رودخانه‏ها و كاهش دادن ميزان خروج آب آنها،
  • تقويت سيل‏بندها و موانع خاكي در مناطق گوناگون،
  • ايجاد سيل‏بندها در كناره‏هاي رودخانه‏ها و در اماكن معين به ويژه در مناطق پست،
  • گسترش و نگهداري و لايروبي كانال‏‏ها و جو‏ي‏ها و اتصال دادن آنها به يكديگر،
  • توجه و حساس شدن به كوچ اهالي بعضي روستاها، به ويژه روستاهايي كه در مناطق كشاورزي پست قرار دارند،
  • نصب پمپ‏هاي آب در اماكن معين و احداث كانال براي انتقال آب از سدها و رودخانه‏ها به مناطق مجاور .

ب) اشغال مناطق مخازن آب انبارها، سدها و مواضع پمپ‏هاي دشمن: يكي از بهترين شيوه‏ها براي پيشگيري از مشكلات و دشوار‏ي‏هاي اجراي جنگ آب از سوي يگان‏هاي آفندي تلاش براي اشغال مناطق و مخازن آب، سدها، دريچه‏ها و مواضع پمپ‏هاي آب آنهاست كه از همان آغاز جنگ، گرفتاري‏هايي را براي قواي خودي ايجاد كرده است. اين تأسيسات غالباً در عمق خاك دشمن قرار دارند و بي‏شك اشغال آنها با مشكلات نظامي استراتژيك همراه خواهد بود. امّا به هر حال براي اجراي چنين تدبيري بايد به موارد زير توجه كرد:

  •  غافلگير كردن يگان‏هاي دشمن هنگام اجراي عمليات آب: براي اين منظور بايد با روش‏هاي دفاع متحرك (جابجايي) يك موضع دفاعي جديد تشيكل گردد. در اين صورت زمين اجازه قدرت مانور را براي نيروهاي خودي ايجاد خواهد كرد.(8)
  •  سرعت در حمله و پيشروي به سمت هدف‏هاي مزبور: چنانچه حمله يگان‏هاي دشمن‏ با تأخير مواجه گردد مي‏بايست يك گروه زرهي از يگان‏هاي خودي، به منزله نيروي پوششي و احتياط تشكيل شود تا از آن براي هجوم به نيروهاي دشمن استفاده شود.
  •  اختصاص و آموزش يگان‏هاي مورد نياز جهت تحقق اين هدف به منطور بالا بردن ميزان پايداري و مقاومت در برابر تهدايت گوناگون دشمن به ويژه تا زمان الحاق نيروهاي تازه نفس.(9)

ج) انهدام شبكه‏هاي مخازن آب، سدها و مواضع پمپ‏هاي آب: اين روش، جايگزين تدابير فوق‏الذكر است و تا زماني كه هدف، جلوگيري از اجراي طرح‏هاي دشمن و محروم ساختن آنها از ايجاد موانع آبي گسترده‏ براي ايجاد اشكال در عمليات آفندي نيروهاي خودي باشد، مي‏توان با انهدام تأسيسات فوق و جلوگيري از اجراي طرح‏هاي زيرآب بردن مناطق توسط آنها، اين هدف را تحقق بخشيد. البته اين راهكار نيازمند رعايت موارد ذيل است:

  • تشخيص فرصت مناسب براي انهدام و تخريب تأسيسات جنگ آب: انهدام تأسيسات بايد زماني صورت گيرد كه آب جمع شده در آن به اندازه‏اي نباشد كه منجر به زير آب رفتن مناطق مجاور منابع آب مانند سدهاي تنظيمي و درياچه‏ها شود. اين راه‏حل زماني كه دبي آب زياد باشد خطرناك است زيرا در اين صورت ايجاد آب‏گرفتگي در منطقه هرگز قابل كنترل نخواهد بود.
  • براي شركت در اين عمليات، يگان‏هاي پرتحرك و سريع‏الانتقال كه آموزش آنها در سطح عالي است و عمده آنها از افراد پياده، نيروي مخصوص و مهندسي تشكيل يافته‏اند و داراي تجهيزات ويژه‏اي هستند، همراه با نيروي هوايي و هوانيروز قوي كه قادر به انجام عمليات بوده و توانايي فعاليت در مناطق جدا شده به مدت طولاني، با تحمل سختي فراوان را داشته باشند صورت گيرد. يگان‏هاي عملياتي ‏بايد پيش از انجام چنين مأموريت‏هايي تمرين علمي و عملي انجام داده باشند.
  • بكارگيري نيروي هوايي جهت انهدام تأسيسات مزبور مستلزم آمادگي و فعاليت دقيق به منظور موفقيت در انهدام و همكاري صميمانه و هميشگي با مراكز اطلاعاتي مي‏باشد.
  • بهره‏گيري از عناصر جاسوسي و ستون پنجم براي تخريب تأسيسات جنگ آب.

د) مهار و هدايت آب: در اجراي عمليات هدايت آب بايد سمت مناطق پست، دره‏ها يا شيارها و رودخانه‏هاي واقع در منطقه عملياتي را پيش‏بيني نمود. بررسي و مطالعه نقشه‏هاي ويژه آبرساني و جلوگيري از سيل، به تعيين سمت و شيب اين كانال‏ها كمك مي‏كند. همچنين بررسي نوع خاك و سطح مناطق مختلف در تشخيص چگونگي سمت و شيب اين كانال‏ها بسيار موثر است. در طراحي شبكه‏ كانال‏هاي آبرساني بايد نكات ذيل مورد توجه قرار گيرد:

  •  طرح احداث كانال‏ها بايد با سطوح مختلف زمين هماهنگ باشد.
  •  اتصال كانال‏‏ها با يكديگر به صورت دقيق طراحي شوند.
  •  امتداد و گسترش كانال‏هاي آبرساني و آبياري موجود در منطقه، به طوري كه در جلوگيري از زير آب رفتن منطقه كمك كند.
  •  كانال‏‏ها به مناطق پست يا رودخانه‏ها منتهي گردند.
  •  در صورت لزوم بايد سدهايي بر روي لبه‏هاي مناطق پست ايجاد گردد(سيل‏بند).
  •  سيل‏بندهايي بر روي كانال‏ها و نهرها در محل‏هاي انتخاب شده، به منظور بالا بردن ارتفاع آب و نيز انتقال آب از كانالي به كانالي ديگر و يا قطع جريان آب در آن كانال‏‏ها احداث گردد.
  •  پمپ‏هايي به تعداد و حجم مورد نياز براي انتقال آب در كانال‏‏ها و يا هدايت آب به مناطق مورد نظر، نصب شود.(10)

ه) تدابير پدافندي: جنگ آب، مانع آبي گسترده‏اي به وجود مي‏آورد كه از پيشروي يگان‏ها جلوگيري به عمل مي‏آورد و آنها را وادار به توقف و اتخاذ حالت پدافندي مي‏نمايد. در اين صورت، يگا‏ن‏هاي پدافند كننده، علاوه بر اجراي اصول اساسي نبرد پدافندي خود در پشت مانع گسترده آبي، بايد موارد زير را رعايت كنند:

  •  فعاليت‏هاي ديده‏باني، مراقبت و هشدار را از كليه جهات به ويژه از سمت جلو، جناحين و مناطقي كه براي استقرار ديده‏بان‏هاي عناصر دشمن مناسب است، بيفزايند.
  •  تقويت مواضع نيروهاي هشدار دهنده بيش از پيش مورد توجه قرار گيرد.
  •  از موانع و مناطق عقبي (عقبه) و نيز معبرها و دريچه‏هاي تنظيم آب حفاظت جدي به عمل آيد و سازماندهي گروههاي گشتي - رزمي براي انجام فعاليت شبانه‏روزي به طور مستمر ادامه يابد.
  •  يگان‏ها از جناح‏هاي موضع پدافندي‏شان، به ويژه معابري كه احتمال نفوذ عناصر دشمن از آنجا بيشتر متصور است به خوبي حفاظت و مراقبت كنند.(11)
  •  تمهيدات و ملزومات لازم براي تخريب سيل‏بندها، راهها و خطوط تماس را در اختيار داشته باشد.
  •  جزايري كه به رغم آب‏گرفتگي امكان استقرار نيروها دشمن در آنها وجود دارد، بايد اشغال شود و لبه‏هاي جنوبي خطوط پدافندي همواره بايد از سوي گروههاي گشتي و نيز تعيين پست‏هاي مراقبتي حفاظت شوند و يا با ديده‏باني مناسب از موقعيت جزايري كه احتمال حضور دشمن است، ثبت تير شوند و با  اجراي آتش توپخانه و نيز مين‏گذاري معابر وصولي به جزاير، در فعاليت‏هاي دشمن اخلال ايجاد شود.(12)
  •  ايجاد آب‏گرفتگي در منطقه دشمن، آزادي عمل نيروهاي خودي را تأمين مي‏كند، زيرا يگا‏ن‏هاي دشمن منطقه زير آب رفته را رها مي‏كنند (ناچار به عقب‏نشيني مي‏شوند) و پس از آن صرفاً به مراقبت از آن اكتفاء مي‏كنند. اين امر دشمن را وادار مي‏سازد در نحوه گسترش يگا‏ن‏هاي پدافند كننده‏اش و نيز عقب بردن بعضي يگا‏ن‏ها از يك محور به محورهاي ديگر به منظور تقويت آن محورها، تجديدنظر نمايد. اين جابجايي نيروها مستلزم تلاش و انرژي زياد، اختصاص جاده و تأمين و آماده شدن ملزومات آماد و پشتيباني است و توان زيادي را از آنها خواهد گرفت. البته امكان دارد دشمن تلاش كند وضعيت نامناسبي را به وسيله جيپ‏هاي مقاومت،[7] (جيپ مقاومت (جزيره مقاومت) عبارت است از يك قطعه زمين، منطقه يا مركز مهمي كه توسط نيروي رزمنده دشمن به منظور دفاع و مقاومت اشغال گرديده و با وجود محاصره شدن آن توسط يگان‏هاي خودي، رأساً درباره ادامه و يا عدم ادامه نبرد تصميم‏گيري مي‏كند.) كه عمده آنها از نيروهاي پياده ومجهز به سلاح‏هاي ضدتانك هدايت شونده هستند و با انبوه آتش توپخانه پشتيباني مي‏شوند، به وجود آورد. در چنين حالتي واحدهاي رزمي نيروهاي خودي نبايد منفعل شوند بلكه بايد سريعاً نيروها را به منظور تقويت منطقه ديگر يا گستردن جناح خود به سمت مناطقي كه احتمال عمليات واحدهاي زرهي دشمن از آنجا متصور است اعزام و مستقر نمايند.(13)

يگا‏ن‏هاي پدافندكننده‏ كه در اثر زير آب رفتن منطقه‏شان ناچار به ترك مواضع خود مي‏شوند بايد بسيار هوشيار باشند و در اجراي عمليات اشغال مواضع پدافندي جديد سرعت عمل به خرج دهند؛ زيرا به احتمال زياد دشمن كه منطقه را به زير آب برده، اقدام به پيشروي و حمله ناگهاني و سريع از سمت جناحين خواهد كرد و از دستپاچگي اين نيروها كه در اولين مراحل عمليات پيش مي‏آيد بهره‏برداري خواهد كرد. لذا در عمليات تغيير مواضع پدافندي به خصوص در اولين مراحل آن بايد موارد زير مورد توجه قرار گيرد:

الف) سرعت عمل در احداث خاكريز و سيل‏بندهاي جلو به منظور متوقف ساختن آب،(14)

ب) سرعت عمل در ايجاد استحكامات به ويژه براي تانك‏ها و نفربرها،

ج) تسريع در امر گسترش توپخانه در صورت ناچار شدن به تغيير مواضع آن، و همچنين سرعت و دقت در تجديد هماهنگي طرح آتش،

د) جناح‏ها بايد تا فاصله‏اي زير ديد و تير بايستند كه فرصت اعلام خطر و آماده شدن به منظور پاسخ‏گويي به هرگونه عمليات دشمن را داشته باشند.

ه) عمليات زير آب بردن يك منطقه، خواه كل جبهه يا جزئي از آن  را دربر بگيرد، جبهه غيرمنظمي براي پدافند نمودن ايجاد مي‏كند، كه بازسازي موضع پدافندي مستلزم بازسازي جبهه در كليه محورها مي‏باشد.(15)

به غير از مواردي كه براي تدابير پدافندي ذكر شد بايد دو نكته زير را نيز همواره مدنظر داشت:

  1. هنگامي كه طرف پدافند كننده اقدام به زير آب بردن منطقه نموده و زمين كشورش را به خوبي مي‏شناسد، مي‏تواند با تكيه بر مواضع مستحكم پدافندي و جزيره‏هاي مقاومت، حملات موفقيت‏آميزي به جناح‏هاي پدافندي دشمن كه در آن سوي منطقه آب‏گرفته متوقف شده‏اند، بنمايد و يا به منظور قطع خطوط مواصلاتي دشمن از پشت به آنان حمله كند. در اين صورت قواي دشمن ناگزير به حفظ خطوط مواصلاتي‏شان خواهند شد و توجه آن بيشتر بر روي اين مسئله متمركز خواهد شد. اين امر تهديد مستقيم ديگري براي خطوط مواصلاتي محسوب مي‏گردد چرا كه ضرورت دارد نيروهاي ديگري براي اين خطوط اختصاص داده شود و چه بسا اين نيروها از موجودي نيروهاي اصلي تأمين شود.

پدافند بر روي كرانه دشمن در مقابل منطقه آب گرفته شده، اقدام بسيار خطرناك و متهورانه‏اي به شمار مي‏رود. زيرا براي رسيدن به موضع پدافندي دشمن راهي جز عبور از روي سيل بندهاي طويل، آن هم توسط يگا‏ن‏هاي محدود وجود ندارد. عبور از سيل‏بندها نيز به علت تسلط قواي دشمن با مشكلات و خطرات فراواني همراه است. ضمن اين كه پشتيباني اين نيرو و عقب‏نشيني آن به هنگام ضرورت بسيار سخت و مشكل است.[8] (اين حالت شبيه حالت رزمندگان در جزيره مجنون است كه بعد از مرحله اول به وجود آمد.)

  1. ميادين مين: هنگامي كه دشمن به غرق‏آب نمودن منطقه معيني به منظور ناچار ساختن طرف مقابل به ترك مناطق استقرار خود اقدام مي‏كند، آب، ميادين مين دو طرف را فرا مي‏گيرد و اين امر باعث ايجاد شرايط زير مي‏شود:
  • از بين رفتن شاخص‏هاي ميادين مين.
  • قرار گرفتن مين‏ها زير گل و لاي.
  • پراكنده شدن مين‏ها توسط آب در مناطق گسترده و نامشخص.
  • افزايش حساسيت مين‏ها در نتيجه تأثير آب بر مواد منفجره و حلقه ضامن.

پس از خشك شدن منطقه، پيدا كردن مين‏ها مشكلات فراواني را به بار مي‏آورد كه گاه به ايراد خسارت جاني و مالي منجر مي‏گردد. از اين‏رو طرح‏ريزي خوب و هماهنگي كامل در احداث ميادين مين و عمليات جنگ آب از سوي طرف اقدام كننده از خطرهاي فوق‏الذكر خواهد كاست، البته بهتر است از مين‏گذاري در مناطقي كه قصد بهره‏گيري از تاكتيك جنگ آب وجود دارد، خودداري گردد.

 

تجربه و اقدامات ايران در جنگ آب

عليرغم اهميت جنگ آب، اين مهم از سوي فرماندهان عراقي در بدو تجاوز به خاك ايران مورد غفلت قرار گرفت؛ زيرا در سومين روز نبرد «تعدادي از تانك‏ها و نفربر‏هاي دشمن در باتلاق‏هاي مرز شلمچه و تعدادي ديگر در زمين‏هاي كشاورزي منطقه حسينيه در گل فرو رفتند و عده‏اي از خدمه آنها به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند.»(16)

به دنبال اين رخداد، گزارشي كه حاكي از اخلال در پيشروي واحدهاي زرهي عراق بود به اين شرح منتشر شد: «در پي پيشروي 200 دستگاه تانك عراقي به سوي اهواز، بسياري از نقاط حساس شهر سنگربندي شده و مردم و نيروهاي نظامي به حال آماده‏باش درآمدند. اين در حالي است كه تعدادي از تانك‏هاي مهاجم دشمن كه در باتلاق‏ها گير كرده‏اند با آتش خودي منهدم شدند.»(17)

البته گزارش‏هاي نگران كنندۀ ديگري نيز از پيشروي نيروهاي مهاجم ارسال مي‏شد كه تداوم آن مي‏توانست براي جمهوري اسلامي ايران بسيار مخاطره‏آميز باشد. شهيد حسن باقري در ششمين روز جنگ از پيشروي دشمن تا منطقه دب حردان خبر مي‏دهد و مي‏گويد: «نيروهاي عراقي از صبح امروز به روستاي دب حردان واقع در جنوب غربي اهواز به فاصله حدود 20كيلومتري وارد شده‏اند و طبق اطلاعات دريافتي، دشمن توپخانه و تانك‏هايش را در اين روستا مستقر كرده و با بهره‏گيري از آتش توپخانه بخش جنوب غربي اهواز را هدف‏گيري مي‏كند كه تلفات قابل توجهي به هموطنان ما وارد شده است، ضمناً تعداد تانك‏ها 50 الي 80 دستگاه برآورد شده است.»(18)

در هنگام هجوم نيروهاي عراقي، حادثه عجيبي رخ داد و آن به گل نشستن ادوات زرهي به خصوص تانك‏هاي دشمن در دشت‏هاي صاف و بدون عارضه جنوب در اوايل فصل پائيز بود كه بارش باران در آن مقطع سابقه نداشت. با اين حال وقوع اين حادثه، بيش از آنچه چرايي و علتش مورد توجه قرار گيرد، بيشتر باعث شور و شعف رزمندگان شد. اما اين اتفاق آن قدر مهم بود كه برخي ديگر نگاه هوشمندانه‏اي به آن داشته باشند و حس كنجكاوي‏شان تحريك شود تا علت آن را مورد بررسي قرار دهند. در روزهاي اول جنگ در حوزه فرماندهي نظامي و حتي پشتيباني آن قدر انسجام وجود نداشت كه چنين حوادث مهمي  به سرعت مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و متناسب با آن تدابير لازم اتخاذ شود. با اين وجود، درايت افراد تيزبين و باهوش به سبب بهره‏مندي آنها از ذهن خلاق و يا حتي تعصب ملي،  باعث شد آنها علت را بررسي كرده و تمام همّ و غمّ خود را بكار ‏گرفتند تا با پيشنهادهاي سازنده و بديع با استراتژي نظامي ارتش عراق موسوم به "حمله برق‏آسا" به مقابله برخيزند. از جمله اين افراد، شهيد دكتر مصطفي چمران، برخي از مديران سازمان آب و برق خوزستان و شهيد حسن باقري بودند كه در بررسي ميداني از خطوط تماس نيروهاي خودي با دشمن، اين حادثه برايشان بسيار جلب توجه كرد. شهيد باقري با مشاهده اين رخداد، در همان نگاه اول نقشه‏اي در ذهنش شكل گرفت كه مي‏توانست بارقه اميدي در جهت جلوگيري از پيشروي دشمن باشد. او در منطقه ... آب‏گرفتگي وسيعي را مشاهده مي‏كند كه در اثر سرريز شدن آب داخل نهرها و كانال‏هايي كه كشاورزان براي آبياري زمين‏هاي خود استفاده مي‏كردند، ايجاد شده بود. وي در بررسي منطقه متوجه مي‏شود تعدادي تلمبه پمپاژ آب به صورت روشن بدون آن كه صاحبان آنها نظارت كنترلي بر ميزان پمپاژ داشته باشند، هم‏چنان در حال پمپاژ آب هستند. چون حجم آب بيش از حد نرمال افزايش يافته، لذا آب از كانال‏ها سرريز شده و به سمت غرب (كه محل استقرار نيروهاي عراقي است و فلش تهاجم آنها جهت پيشروي به سمت اهواز تلقي مي‏شد) جاري شده بود. همين امر سبب آب‏گرفتگي وسيعي از منطقه و باتلاقي شدن زمين شده و عملاً امكان عبور هر وسيله نقليه‏اي از دشمن را مشكل يا غيرممكن كرده بود. شهيد حسن باقري پس از بازگشت به محل ستاد عملياتي (پايگاه گلف) پيشنهاد مي‏كند اين موضوع (تداوم پمپاژ تلمبه‏هاي آب) مورد بررسي قرار گيرد.

برخي از مقامات نظامي و غيرنظامي (به خصوص مديران و كاركنان سازمان آب و برق خوزستان) كه به خوبي به جنس زمين، طبيعت و جغرافياي شهر اهواز و شهرهاي تابعه آشنا بودند و اطلاعات مفيد و كارشناسانه از آثار طغيان رودخانه‏هاي مهم منطقه (كارون، كرخه، بهمنشير) و جريان و سمت و سوي سيلاب‏هاي آنها داشتند، به محض اطلاع از آب‏گرفتگي منطقه توسط پمپاژ تلمبه آب درون كانال‏ها، به اين فكر افتادند پمپاژ آب‏ را ادامه دهند و عملاً با ايجاد سيلاب‏هاي مصنوعي در مناطقي كه فلش حركت دشمن به سمت اهواز محسوب مي‏شد، مانع از پيشروي قواي متجاوز عراقي گردند. آنها بدون اين‏كه بدانند اين اقدام در حوزه نظامي، تاكتيك بديعي در ايجاد بازدارندگي تلقي مي‏گردد، آن را به خوبي انجام دادند. آنها همچنين پيشنهادهاي سازنده‏اي براي ايجاد سدهاي مصنوعي در رودخانه و يا احداث كانال‏‏هاي فرعي در رودخانه با هدف انحراف آب به سمت مواضع دشمن ارائه كردند. در اين راستا، سرگرد هدايتي از فرماندهان لشكر 92 زرهي ارتش در ساعت 30/7 صبح 8/7/1359 در تماسي با سازمان آب و برق خوزستان، از آنها مي‏خواهد آب رودخانه كرخه را باز كنند و با استفاده از كانال‏هاي متروكه آب را به سمت مواضع عراقي‏ها سرازير نمايند.(19)

به هر حال، مخاطرات ناشي از پيشروي سريع نيروهاي عراقي در محورهاي مختلف خوزستان، افراد و مقامات مسئول در اداره امور جنگ در بعد تكنيكي و تاكتيكي را به تكاپو مي‏اندازد تا به هر نحو ممكن دشمن را در تحقق اهدافش ناكام گذارند. از اين‏رو شهيد چمران در بعد از ظهر هشتمين روز جنگ پس از نبرد سنگيني كه با نيروهاي عراقي داشت[9] (دكتر چمران به اتفاق آيت ا... خامنه‏اي كه هر دو نماينده حضرت امام(ره) در شوراي عالي دفاع و نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي بودند، با نظر و توصيه امام خميني در روز هفتم مهرماه 1359 با يك فروند هواپيماي c130 به همراه 60 نفر از رزمندگاني كه در كردستان تجربه جنگي داشتند، وارد اهواز شدند و از همان بدو ورود و شب اول حمله‏هاي چريكي و ضربتي خود را عليه نيروهاي عراقي كه تا حدود 60 كيلومتري اهواز پيش آمده بودند، آغاز نمودند.) به بررسي موقعيت هجوم نيروهاي عراقي مشغول مي‏شود. او به منزل يكي از هم‏رزمان قديمي خود (به نام محمدرضا شوشتري) مي‏رود و پس از استراحت كوتاه، از او نقشه جغرافيايي منطقه خوزستان را مي‏خواهد. شوشتري در اينباره مي‏گويد: « من به آقاي دهدشت تلفن كردم و ايشان نقشه را آورد. شهيد چمران حدود نيم ساعت به نقشه نگاه كرد. سپس با ناراحتي گفت: خرمشهر رفته است؛ آبادان هم 99 درصد رفتني است. اگر بخواهيم خرمشهر و آبادان را نجات دهيم بايد اهواز را حفظ كنيم. من به دكتر گفتم: دستور دهيد چند لشكر بيايد و خوزستان را حفظ كند. چمران پاسخ داد: تاكتيك نظامي نيروهاي ارتشي‏، مانند ارتش آمريكا، كلاسيك است و معتقدند براي اينكه بتوانيم جلوي يك لشكر دشمن بايستيم، بايد سه لشكر داشته باشيم. ضمن آن كه جابجايي لشكر كار به سرعت امكان‏پذير نيست و يك تا سه ماه طول مي‏كشد. بايد به هر نحو ممكن دشمن را زمين‏گير كنيم. وي سپس از روي نقشه توضيح داد كه چنانچه برخي از نهرهاي منتهي به رودخانه كرخه را ببنديم و آب را به سمت غرب رودخانه منحرف كنيم، مي‏توانيم با سيلاب مصنوعي جلوي نيروهاي عراقي را گرفته و مواضع آنها  را زيرآب ببريم. در نتيجه عراقي‏ها مجبور به عقب‏نشيني مي‏شوند. چمران اين مسئوليت را به عهده من گذاشت و گفت شما اين كار را انجام دهيد، من با آرپي چي دشمن را سرگرم مي‏كنم تا شما كارتان را تمام كنيد.»(20)

مهندس سرداري به نقل از آقاي شوشتري مي‏گويد:

«من اين كار را با نيروهايي كه از مشهد آمده بودند آغاز كردم. يكي از كارگران، رانندگي بولدزر بلد بود. هنگامي كه خاك مي‏ريختيم تا دهانه نهر باريك شود، آب پشت خاك حجيم مي‏شد و شتاب بيشتري براي خروج از دهانه باريك پيدا مي‏كرد، لذا دهانه را مي‏شست و ما را در انجام كار ناكام مي‏گذاشت. پس از مدتي به فكر افتاديم از كانتينر پر از خاك براي بستن نهر استفاده كنم. لذا سه عدد كانتينر از بندر ماهشهر آورديم و با يكي از آنها نهر را بستيم. پس از مدتي آب پشت سد مصنوعي افزايش يافت و آن را به منطقه هدف (به سمت مواضع عراقي‏ها) سرازير كرديم. به اين ترتيب، آب مانع از پيشروي نيروهاي عراقي شد، و آنها را زمين‏گير كرد. در واقع، آب كار سه لشكر را انجام داد.»

در همين اثنا نيروهاي واحد اطلاعات سپاه گزارش مي‏دهند: «نيروهاي عراقي در جنوب اهواز در روستاي مكطوع، ضمن انهدام 4 تانك ايران قصد احداث پل بر روي رودخانه كارون را دارند كه در اين صورت اهواز در خطر جدي محاصره قرار خواهد گرفت.»(21) اين خبر كافي بود تا پيشنهاد شهيد باقري درخصوص فعال نگاه داشتن پمپاژ تلمبه‏خانه‏هاي آب (با هدف تداوم پمپاژ آب) و نيز استفاده از كانال‏هاي متروكه، بيش از پيش مورد توجه مديران و كاركنان سازمان آب و برق خوزستان قرار گيرد. آنان از حيث شناخت منابع آب و زمين خبره بودند و بر پمپاژ تلمبه‏ها نظارت داشتند(22) و با محاسبه دقيق اقدام به هدايت آب به سمت مواضع دشمن مي‏كردند. پس از مدتي براي ساماندهي و كنترل امور، ستاد عملياتي موسوم به ستاد عمليات مركزي سازمان آب و برق[10] (پس از بحث‏هاي فراوان، مقرر شد كليه كارهاي مربوط به جنگ آب در ستادي زير نظر سه وزير (وزراي دفاع، نيرو و راه و ترابري) انجام پذيرد. در فرودين سال 1360 اين ستاد، مسئوليت اجرايي طرح را به سازمان آب و برق خوزستان واگذار نمود كه در ضمن نمايندگاني از سه وزير مربوطه نظارت دائمي داشته باشند.(25)) تشكيل گرديد.(23) كه مهم‏ترين زيرمجموعه‏هاي آن، گروه راه‏اندازي موتور تلمبه‏ها، گروه ميرآب‏ها و تنظيم آب و گروه لايروبي و ترميم و بازسازي انبار بود كه در محورهاي مختلف جبهه‏ها انجام وظيفه مي‏كردند.(24) مهم‏ترين اقدامات اين ستاد در ماههاي اول جنگ را مي‏توان به شرح زير برشمرد:

  • فعال كردن كليه موتور تلمبه‏هاي كنار رودخانه كرخه و كرخه نور و فعال كردن كليه كانال‏‏هايي بود كه آب را از كرخه به جنوب جاده حميديه و سوسنگرد مي‏برد.
  • اضافه كردن آب كرخه و آب كانال سمت چپ سد كرخه (كانال وصيله)، كه باعث سرريز شدن آب و باتلاقي شدن منطقه جنوب حميديه گرديد.
  • طرح سيلاب‏هاي كارون كه به كمك آب سد سيد شريف و آب ايستگاه پمپاژ و كانال چمران انجام شد و موجب شد لشكر 5 عراق نيروهاي خود را كلاً از شرق جاده اهواز – خرمشهر (از جنوب اهواز تا سيل‏بند مارد) به غرب جاده منتقل و عقب‏نشيني نمايد.

در اثر اين سلسله اقدامات بازدارنده، نه تنها اهواز از خطر سقوط نجات يافت بلكه با اجراي دقيق جنگ آب و به محاصره درآمدن دشمن در منطقه آب‏گرفته، اين فرصت پيش مي‏آمد تا رزمندگان اسلام ضربات جدي را به نيروهاي عراقي وارد نمايند. به طوري كه در روز 14/7/1359 در پي گزارش تيم شناسايي از منطقه حميديه و كانال‏‏هاي متروكه كه در حاشيه رودخانه كرخه و مسلط بر زمين دشمن بود،  شهيد حسن باقري طرح استفاده از كانال متروكه براي محاصره قواي عراقي را مورد تأكيد قرار مي‏دهد و توصيه مي‏كند چنانچه نيروهاي خودي با افزايش آب كانال‏ها، زمين دشمن را كه در روستاهاي زير كرخه صف‏آرايي كرد‏ه‏اند زير آب ببرند، عملاً راه گريز عراقي‏ها محدود مي‏شود[11] (طرح‏هاي آبي كه تا اين تاريخ انجام شده بود شامل طرح تداوم پمپاژ و همچنين اضافه كردن آب رودخانه كرخه نور توسط سد تنظيمي كرخه بود. طرح استفاده از كانال‏هاي متروكه كه شهيد حسن باقري دقيقاً مناطق حضور دشمن را رصد مي‏كرد شامل كانال‏‏هايي مي‏شد كه بر زمين نيروهاي عراقي مسلط بودند و با سرريز كردن آب در مناطق حضورشان، آنان را يا در محاصره آب و در معرض تهديد و حمله رزمندگان قرار مي‏داد يا مجبور به عقب‏نشيني مي‏كرد. ضمناً روستاهاي زير كرخه كه عراقي‏ها در آن مستقر بودند شامل: دب حردان، صفحات، بت شملي، عبوده، شموس، شليعي، سيدحميد و ... مي‏شد.) و با بستن راه فرار آنها از جاده هويزه، امكان انجام حمله عليه اين نيروها  فراهم مي‏شود.(26)

بهره‏گيري از طرح‏هاي جنگ آب و دستاوردهاي آن در ناكام گذاشتن استراتژي نظامي عراق، چنان بازتاب پيدا كرد كه جلسه‏اي با حضور تعدادي از اعضاي شوراي عالي دفاع (حجت‏الاسلام و المسلمين هاشمي رفسنجاني و شهيد چمران)، وزير نيرو (شهيد مهندس عباسپور) و مديران ارشد سازمان آب و برق خوزستان با هدف پيگيري اجراي «طرح استفاده از آب»، در دفتر شهيد چمران برگزار شد. در اين جلسه لزوم استفاده از آب، ذخيره‏سازي و خروج آب سدها و ايجاد سيلاب‏هاي مصنوعي به عنوان يك تاكتيك نظامي مورد تأكيد قرار گرفت. همچنين در اين جلسه، گزارش‏هاي متعددي از آثار موفقيت‏آميز غرق‏آب كردن مواضع دشمن كه باعث توقف و يا تغيير مسير قواي مهاجم عراقي شده بود ارائه گرديد و چنان هيجاني در برخي از حضار ايجاد كرد كه در همان جلسه بر اجراي عمليات‏هاي بزرگ‏تر و مهم‏تر «جنگ آب» اتفاق نظر حاصل شد.[12] (در اين خصوص، رئيس اداره نظارت بر منابع آب سازمان آب و برق خوزستان در گپ خصوصي با مديرعامل سازمان به وي پيشنهاد مي‏دهد تا چنانچه وزير نيرو دستور دهد رودخانه كرخه كور را در محل سد سيدشريف خواهد بست و آب را به سمت عراقي‏ها در «دب حردان» روانه مي‏‎كند. مهندس سرداري با تشخيص تأثيرات اين طرح، موضوع را با عباسپور (وزير نيرو) طرح و موافقت وي را جلب مي‏كند و بدين طريق بستر طراحي «جنگ آب» موسوم به طرح «سيد شريف» كليد مي‏خورد.(27))

البته تا اين مقطع( 26/7/1359 تا 25/7/1359) چهار طرح شامل:«تداوم پمپاژ تلمبه‏خانه‏ها، طرح سيلاب كرخه، طرح استفاده از كانال‏‏هاي متروكه و طرح استفاده از آب پخش حميديه» (كه به عنوان اولين دوره از جنگ آب به حساب مي‏آيد) به اجرا درآمده بود.(28) اجراي هر يك از اين طرح‏ها تأثير شگرفي بر جاي گذاشت و موجب توجه بيشتر مقامات نظامي براي طراحي، برنامه‏ريزي و اجراي آن تا آخرين روزهاي جنگ (و حتي بعد از آن) شد؛ به نحوي كه تا پايان جنگ جمعاً 30 طرح طي چهار دوره زماني، به شرح زير به اجراء آمد:

 

طرح‏هاي دوره دوم جنگ آب خوزستان در سه منطقه و طي دوره زماني (25/7/1359 تا 30/4/61) در مناطق ذيل انجام شد:

الف) منطقه جنوب اهواز

  •  طرح سد خاكي سيد شريف: احداث سد خاكي بر روي رودخانه كرخه در قريه سيد شريف و هدايت آب به طرف «دب حردان» كه عراقي‏ها در آن منطقه مستقر بودند.
  •  طرح سد خاكي كوهه: احداث سد خاكي بر روي رودخانه كرخه نور در قريه كوهه و هدايت آب به سمت جنوب كرخه نور.
  •  طرح ايستگاه پمپاژ و كانال (شهيد) چمران.

در جبهه مقابل، عراقي‏ها با ايجاد خاكريز و بريدن جاده و هدايت آب به طرف رودخانه كارون، به مقابله با اين اقدامات پرداختند.

 

ب) در منطقه غرب اهواز

  • طرح سد جرگه سيد علي: احداث سد خاكي بر روي رودخانه كرخه در نزديكي جرگه سيد علي و كيلومتر 17 جاده حميديه – سوسنگرد و هدايت آب كرخه توسط كانال به طرف جنوب جاده حميديه – سوسنگرد كه محل استقرار نيروهاي عراقي بود.
  • طرح كانال كوت: ايجاد كانال در منطقه كوت (كنار جاده حميديه – سوسنگرد) و انتقال آب كرخه براي كمك به آب سد جرگه سيد علي.
  • طرح كانال مالكيه: استفاده از كانال سمت راست سد تنظيمي كرخه و ايجاد آب‏گرفتگي در جنوب منطقه الله‏اكبر تا نزديكي بستان.

نيروهاي عراقي براي مقابله با اين اقدامات به ايجاد خاكريز و هدايت آب به طرف رودخانه كرخه نور مبادرت كردند.

 

ج) در منطقه شرق و غرب رودخانه كارون تا خرمشهر

  •  طرح سيلاب‏هاي كارون: ذخيره و رهاسازي آب سدهاي دز و كارون و ايجاد سيلاب‏هاي مصنوعي در جنوب اهواز در شرق و غرب كارون محل استقرار نيروهاي زرهي عراق[13]. (استفاده از سد دز: در نوروز سال 1360، آب سد دز در حد بسيار زيادي باز شد و با بالا آمدن آب، مسير كارون از طريق كانال‏هايي كه ايجاد شده بود به دشت وسيع، حدفاصل كارون تا جاده اهواز – خرمشهر در منطقه‏اي به طول 130 كيلومتر و عرض 25 كيلومتر هدايت گرديد. پس از آن نيروهاي خودي مواضع خود را تخليه كردند و دشمن هم تا جاده آسفالته اهواز ـ خرمشهر عقب‏نشيني كرد و در مواضع متكي به جاده مستقر شد. اين آب‏گرفتگي كه تبعات آن تا عمليات ثامن‏الائمه منطقه را تحت تأثير قرار داده بود توسط دژي كه عراق در شمال خرمشهر ايجاد كرده بود به كارون هدايت و سطح ارتفاع آن كنترل مي‏شد تا به خرمشهر كه در اختيار عراق بود سرايت نكند. طرح‏هايي نيز براي انهدام اين دژ بررسي شد، از جمله انهدام دژ توسط مين يا شليك موشك، كه هر كدام به دلايلي از جمله عرض زياد دژ كه به هشت متر مي‏رسيد اجرا نگرديد. در هر صورت، استفاده از طرح‏هاي آب‏گرفتگي ـ كه به جنگ آب هم معروف بود ـ بخشي از اقدامات موثر وبعضاً بي‏اثر جبهه خودي عليه دشمن بود كه عموماً از تابستان سال 1360 قطع گرديد.(29))
  •  طرح انحراف رودخانه كارون: احداث خاكريز در رودخانه كارون براي انحراف آب به طرف كانال بحره.
  •  طرح كانال بحره: احياي كانال قديمي بحره كه آب را از رودخانه كارون (در جنوب اهواز) به طرف هور شادگان هدايت مي‏كرد.
  • طرح بستن نهرهاي شادگان.
  • طرح سد هالوب[14] (طرح سد در روستاي هالوب: با حضور كارشناسان طرحي نسبتاً گسترده و با اصول فني در روستاي هالوب در 15 كيلومتري دارخوين اجرا گرديد. طرح عبارت بود از: احداث سد آهني با استفاده از لوله‏هاي ضخيم به قطر يك متر كه در صورت تكميل قادر بود ارتفاع آب را به صورت كنترل شده در پشت سد بالا بياورد و پس از آن كارون از طريق كانالي به عرض پنجاه متر كه در پيچ تند رودخانه، قبل از هالوب، ايجاد شده بود، به دشت غربي منطقه هدايت گردد. با تكميل طرح، كارون به جبهه غربي سرازير گرديد اما پس از يكي دو روز، فشار آب سد را منهدم كرد و طرح با شكست نسبي روبه‏رو  گرديد. طرح هالوب به خاطر اين كه امكان عبور و مرور پياده  خودروي سبك را براي مدت كوتاهي ايجاد كرده بود به پل هالوب هم معروف گرديد و در اواخر سال 1359 اجرا گرديد.(30)): احداث سد تنظيمي بر روي رودخانه كارون در نزديكي دارخوين، روستاهاي هالوب و ام نوشه و احداث كانال براي هدايت آب كارون.

در مقابل، عراق با جلوگيري از عبور آب از زير جاده اهواز- خرمشهر، نيروهايش را از كنار رودخانه كارون به غرب جاده اهواز – خرمشهر عقب كشيد.

 

طرح‏هاي دور سوم(30/4/1361 تا 20/2/1363)

  • احداث كانال آب و تخليه آب‏گرفتگي منطقه.
  • بريدن دژهاي شرقي و غربي جزيره جنوبي مجنون و آب‏اندازي در مقابل پاتك نيروهاي زرهي عراق.
  • تشكيل گردان پمپ.
  • احداث كانال سيدالشهدا(ع) با هدف تخليه آب‏گرفتگي شمال منطقه پاسگاه زيد.
  • بريدن دژ عراق در منطقه زيد و انحراف آب به داخل خاك عراق.

نيروهاي عراقي در مقابل با استفاده از كانال پرورش ماهي، شكستن آن و ايجاد آب‏گرفتگي در منطقه پاسگاه بوبيان، بستن كانال خروجي هورالعظيم (كانال سويب) و بالا بردن سطح آب هور با هدف غرق جزاير، احداث كانال غربي – شرقي سويب، طلائيه، كوشك و ارسال آب به سمت مواضع نيروهاي ايراني به مقابله برخاستند.

 

 

طرح‏هاي دوره چهارم (20/2/1363 تا 27/3/1367) [15] (طرح «جنگ آب» حتي در خلال پذيرش قطعنامه 598 در سال 1367 و پس از آن نيز ادامه يافت كه بعضي طرح‏هاي آفندي و برخي پدافندي محسوب مي‏شدند؛ از جمله طرح كانال سلمان 2: كانال سلمان و سلمان 2 از جمله كانال‏‏هاي پدافندي قوي مي‏باشند كه در زمان پذيرش قطعنامه در فاصله 5/2 كيلومتري بين دژ ج.ا.ايران و دژ عراق از طلائيه (وصل به هورالعظيم) تا نهر خين (وصل به اروند) را غرقاب نمود. طرح كانال غدير: اين كانال با اهداف سلمان 1 و 2 ولي با توان و قدرت چندين برابر طراحي و 90%ابنيه آن اجراء گرديده است. اين كانال علاوه بر اهداف پدافندي قوي، مي‏تواند كانال آفندي بسيار قوي تلقي شود. زيرا چنانچه دژ عراق از طلائيه تا كوشك و از كوشك تا زيد هر كجا بريده شود، اين كانال شرق بصره را به زير آب خواهدبرد. در سيلاب سال 1372 باز كردن كانال غدير باعث كاهش سظح آب اهواز و نجات اين دژ از سيلاب شد.)

  •  احداث كانال 80 كيلومتري سلمان (ادامه كانال شهيد چمران) از جنوب غربي اهواز تا منطقه طلائيه.
  • احداث حوضچه طلائيه براي ذخيره آب.
  • احداث كانال شيردم.
  • احداث كانال 500 متري شرقي – غربي امام علي(ع) و اتصال آن به كانال شيردم.

در جبهه مقابل، عراق با تقويت دژ كوشك - طلائيه و احداث دژ ديگر به موازات آن به مقابله با طرح‏هاي جنگ آب ايران مبادرت كرد.(31)

 

نتيجه‏گيري

در طول دوره جنگ تحميلي، در سطوح مختلف طراحي استراتژي، تاكتيك و فناوري نظامي، نوآوري‏هاي عديده‏اي توسط فرماندهان، طراحان و متخصصين حوزه‏هاي مختلف صورت گرفت كه اين نوآوري‏ها با توجه به محدوديت‏هايي كه كشورمان در زمينه‏هاي مختلف با آن روبه‏رو بود توانست ضمن جبران اين كاستي‏ها و محدوديت‏ها، تا حدي ابتكار عمل را نصيب نيروهاي نظامي كشورمان بكند. چنين نوآوري‏هايي را در تمام طول دوره جنگ هشت ساله و در جريان تمام عمليات‏هاي انجام شده توسط نيروهاي خودي مي‏‏توان سراغ گرفت. در اين راستا، تاكتيك جنگ آب كه از آغازين روزهاي جنگ تحميلي توسط رزمندگان اسلام به اجرا درآمد از مهم‏ترين و تأثيرگذارترين نوآوري‏هايي بود كه صورت گرفت. مهم‏ترين تأثير اجراي اين تاكتيك در اوايل جنگ، كاهش سرعت پيشروي ارتش عراق و عدم كارايي كافي نيروهاي زرهي و مكانيزه عراق، كه نقطه قوت اين ارتش محسوب مي‏شد، در دشت‏هاي مسطح خوزستان بود. به مرور زمان و آشنايي دو طرف به دامنه اثرات جنگ آب و سازوكارها و استلزمات آن، هر دو كشور به بهر‏ه‏برداري از اين تاكتيك پرداختند و دو كشور رقابت تنگاتنگي را در اين زمينه داشتند. از مجموع منابع و اسناد معدودي كه درباره جنگ آب در دوره جنگ تحميلي وجود دارد مي‏توان گفت اين تاكتيك براي كشوري كه بخشي از سرزمينش توسط ارتشي بيگانه اشغال شده، با توجه به زير‏ساخت‏هاي منابع آبي كه در عقبه نيروهاي خودي وجود دارد، مي‏تواند بيشتر مثمر ثمر باشد. به عبارت ديگر، تاكتيك جنگ آب يك تاكتيك تدافعي است كه نيروهايي كه در حالت پدافندي قرار دارند از آب به عنوان يك مانع بازدارنده بهره‏ مي‏برند. حداقل چنين فرضيه‏اي را مي‏توان در مورد جنگ ايران و عراق صائب دانست. نيروهاي ايراني با استفاده از منابع آبي فراواني كه در خوزستان در اختيار داشتند توانستند به بهترين شكل مانع از موفقيت استراتژي نبرد برق‏آساي ارتش عراق شوند و با كاستن از سرعت پيشروي آن، زمان لازم را براي كسب آمادگي جهت مقابله نيروهاي خودي با آن به دست آورند. در مقابل ارتش عراق نيز در دوره تنبيه متجاوز و ورود نيروهاي نظامي ايران به خاك عراق به كرات از اين تاكتيك در منطقه جبهه جنوب، عليه نيروهاي خودي بهره‏ گرفت. در مقاله حاضر كه با تكيه بر منابع و اسناد دست اول ايراني و عراقي و نيز برخي از مصاحبه‏ها با دست‏اندكاران جنگ آب در كشورمان به نگارش درآمده، تلاش شد ضمن ارائه اصول نظري براي جنگ آب، كاربرد اين تاكتيك از سوي نيروهاي نظامي كشورمان در اوايل جنگ تشريح گردد.

 

 

 

ياداشت‏ها

 

1. جمشيد سرداري، جنگ آب در خوزستان به روايت اسناد دوران دفاع مقدس، دانشگاه امام حسين؛ معاونت مهندسي و پدافند غيرعامل با مركز مطالعات و پژوهش‏هاي مهندسي، 1388 پيشين، برگرفته از سند 86 ص 159 و سند 114، ص 186.

 2. همان، سند شماره 54، ص 129.

3. همان، سند شماره 66، ص 141.

4. همان، سند شماره 72 ، ص 145.

5. همان، سند شماره 65، ص 69.

6. همان، جلسه كارشناسي در مورد چگونگي انحراف آب كارون، سند شماره 17، ص 84.

7. همان، سند شماره 17، ص 84.

8. همان، اثرات طرح جنگ آب بر دشمن؛ دستورالعمل حدود مسئوليت سپاه سوم عراق (سند عراقي)، سند شماره 86، ص 159.

9. آرشيو مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، سند شماره 60421.

10. آرشيو مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، سند شماره 642 ص 651، سند شماره 643 ص 631 و سند شماره 642، ص 628.

11. سرداري، پيشين،  سند شماره 216 – ص 289.

12. همان، اسناد شماره 202 ، ص 279 و 49 ص 124

13. آرشيو مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، سند شماره 60421.

14. سرداري، پيشين، سند شماره 6 ،ص 69.

15. آرشيو مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، سند شماره 60421.

16. نشريه ويژه خبرگزاري پارس، 3/7/59.

17. روزنامه كيهان، 4/7/59، گ 2، ص 64.

18. سرداري، پيشين، طرح تداوم پمپاژ، گزارش نوبه‏اي حسن باقري، سند شماره 3، 6/3/59، ص 65.

19. همان، گزارش ستاد عمليات مركزي سازمان آب و برق خوزستان، سند شماره 4، 8/7/59 ، ص66.

20. همان، استفاده از آب به عنوان مانع پيشروي نيروي زرهي عراق «سند شماره 5، 8/7/59، ص67.

21. همان، سند شماره 6، ص 69.

22. همان، ص 85.

23. گفتگوي نويسنده با آقاي مهندس جمشيد سرداري (مدير اسبق سازمان آب و برق خوزستان).

24. سرداري، پيشين، سند شماره 78، ص 152.

25. همان، ص 522.

26. همان، سند شماره 11، ص 74.

 27. همان، سند شماره 12 ص 79.

28. همان، صص 703 – 702.

29. علي بني لوحي، نبردهاي شرق كارون به روايت فرماندهان، تهران: مركز مطالعات وتحقيقات جنگ ، 1381،ص 109.

30. همان، ص110.

31. سرداري، پيشين، صص 703 تا 707.

 

 

1.

1.

1.

 

1.

1.

1.

1.

1.

1.

1.

1.

1.

1.

1.

1.