بررسی نقش ساختار سیاسی عراق در وقوع جنگ تحمیلی
- مولف
- سید مسعود موسوی
- مترجم
- ندارد
- مالک
- پژوهشنامه دفاع مقدس
- موضوع
- بررسی ساختارهای دفاعی
- زبان
- فارسی
- شماره
- صفر
- شابک
- ندارد
- تاریخ انتشار
- ۱۰ شهریور ۱۳۹۱
- محل انتشار
- پژوهشنامه دفاع مقدس
- ناشر
- پژوهشنامه دفاع مقدس
بررسی علل و عوامل وقوع منازعات یکی از مهمترین موضوعات در مطالعه جنگهاست، چرا که با این بررسی، چرایی وقوع جنگ آشکار میشود، موضوعی که میتواند زمینهای برای جلوگیری از جنگهای آینده باشد. علل و عوامل مؤثر در بروز جنگ میان دولتها را میتوان در حوزههای گوناگون اختلافات و تعارضات سیاسی، قدرتطلبی و فزونخواهی، رقابتهای اقتصادی و درگیریهای مرزی و غیره جست و جو کرد.
وقوع جنگ بین ایران و عراق، ناشی از عوامل ومولفههای متعدد تاریخی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بود. برخی از این مولفهها، عوامل زمینهساز این جنگ بودند و برخی نیز نقش چاشنی را در وقوع این جنگ ایفا کردند. هدف اصلی مقاله حاضر این است که ساختار سیاسی عراق تا چه میزان در شروع جنگ با ایران مؤثر بوده است؟ این مقاله با بررسی مؤلفههای مختلف، تلاش میکند به این پرسش پاسخ دهد.
کلمات کلیدی: جنگ ایران و عراق، اختلافات مرزی، مسائل قومی، اختلافات مذهبی، حزب بعث، ناسیونالیسم، جهان عرب.
دیدگاهها و رویکردهای مختلفی درباره علل بروز جنگ، ارائه شده است. برخی از محققان، علت عمده جنگ را در ساختار قدرت و ویژگی آنارشی نظام بینالملل جستجو میکنند که موجب پیدایش اصل خودیاری دولتها و معمای امنیت میشود (walts,1979). گروهی دیگر از صاحبنظران، ریشههای تعارض را به عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی داخلی و محیط رواشناختی دولتمردان نسبت میدهند (روزنو). برخی از محققین جنگ را نتیجه تمایل دولتهای سرمایهداری برای گسترش بازارهای خارجی و فرصتهای سرمایهگذاری میدانند. عدهای دیگر نیز معتقدند جنگ از مساعی رهبران جهت حل و فصل مسائل سیاسی داخلی آنها سرچشمه میگیرد، چراکه تصور میکنند با اتخاذ سیاست خارجی خصمانه، تشدید تعارضات خارجی و قرار دادن «خود» در برابر «دیگران» میتوانند به انسجام و یکپارچگی ملی کمک کنند.
با عطف توجه به مباحث فوق، بحث دلایل و زمینههای تهاجم نظامی عراق به ایران، یک معادله چند وجهی و پیچیده است. آغاز حمله نظامی از طرف یک کشور علیه کشور همسایه یقیناً آخرین وسیله برای پیشبرد اهداف سیاست خارجی میباشد و تا زمانی که زمینه مساعدی برای آغاز جنگ فراهم نباشد دولتها، به ندرت دست به چنین ریسک خطرناکی میزنند. تأمین هزینههای یک جنگ گسترده و همه جانبه به منابع وسیع مادی و همپیمانانی نیاز دارد که از هدفهای جنگطلبانه آن کشور حمایت کنند. بر این اساس، در بررسی علل وقوع جنگ، شرایط بینالمللی و منطقهای و وضعیت سیاسی- نظامی و اقتصادی دو کشور میبایست مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
مقاله حاضر با بررسی عوامل مؤثر در وقوع جنگ تحمیلی به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که ساختار سیاسی عراق و محیط روانشناختی زمامداران این کشور در ارزیابی محیط راهبردی، تا چه حد در وقوع این جنگ تأثیر گذار بود؟ نظر به اینکه اکنون با گذشت قریب به دو دهه از پایان جنگ، این نکته بر همگان آشکار شده که دولت عراق آغازگر این جنگ بوده، از اینرو تلاش میکنیم با اشاره به مؤلفههای مختلف تأثیرگذار در سه سطح ملی، منطقهای و بینالمللی بر وقوع جنگ ایران و عراق، شناخت زمامداران عراق از این عوامل و مؤلفههایی را که بر تصمیم آنها در شروع جنگ مؤثر بود را به عنوان سازوکارهای شناختی وقوع جنگ بررسی کنیم. فرضیه اصلی مقاله این است که شناخت زمامداران عراق از محیط راهبردی به شدت تحت تاثیر ویژگیهای حکومتی عراق به خطا رفته و برداشت نادرست آنها از توانمندیها و ضعفهای دو طرف موجب شروع جنگ تحمیلی شد. از اینرو در طول مقاله تلاش خواهد شد تا مولفههای مؤثر بر نگاه زمامداران بعثی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
علاقهمندان برای مطالعه کامل این مقله میتوانند به فایل PDF مراجعه نمایند.