عملیات مطلع الفجر

مقدمه

در پی عملیات پیروزمند ثامن‌الائمه(ع) و در نتیجه پی‌گیری استراتژی آزادسازی مناطق اشغالی، مقرر شد علاوه بر عملیات‌های بزرگ (سلسله عملیات موسوم به كربلا) چند عملیات محدود در جبهه‌های میانی و شمالی انجام شود تا علاوه بر مشغول داشتن نیروهای دشمن در آن مناطق، از آزادسازی و گسیل آنها به سوی جبهه جنوب جلوگیری شود. عملیات مطلع الفجر یكی از مهم‌ترین این عملیات‌ها بود.

 

اهداف عملیات

- فراهم سازی مقدمات آزادسازی قصرشیرین و نفت شهر؛

- نزدیكی به شهر اشغال شده قصرشیرین؛

- انهدام قوای دشمن؛

- جلوگیری از آرامش نیروهای دشمن در جبهه میانی.

 

موقعیت منطقه

منطقه عملیاتی دارای دو محور عمده بود: سرپل ذهاب و گیلان غرب. محور سرپل ذهاب علاوه بر ارتفاعات متعدد از جمله "برآفتاب"، دارای تنگه‌های استراتژیك حاجیان، كورك و قاسم‌آباد می‌باشدكه از طریق آنها جاده گیلان غرب - قصرشیرین و سایر خطوط مواصلاتی عقبة دشمن در دید و تیر قرار می‌گرفتند.

در محور گیلان غرب كه از وسعت بیشتری نسبت به محور سرپل ذهاب برخوردار است، ارتفاعاتی همچون شیاكوه، سرتتان، چرمیان، دیزه كش، بزنیلی و نیز چند قله دیگر وجود دارند.

 

استعداد دشمن

الف. قبل از شروع عملیات:

- تیپ‌های 2، 5 و 39 پیاده كوهستانی؛

- یگ گردان از تیپ 22 پیاده كوهستانی؛

- گردان تانك لشكر 4 پیاده كوهستانی؛

- یك گردان نیروی مخصوص.

ب. بعد از شروع عملیات:

- تیپ‌های 425 و 503 پیاده؛

- یك گردان از تیپ 4 پیاده كوهستانی؛

- یك گردان از تیپ 412 پیاده؛

- پنج گروهان كماندویی.

 

سازمان رزم خودی

- سپاه پاسداران با 11 گردان پیاده؛

- ارتش با تیپ 58 ذوالفقار به استعداد چهار گردان، همچنین گردان‌های 211 و 265 زرهی و یك گردان از گردان 290 زرهی؛

- ژاندارمری با یك گردان.

 

طرح عملیات

در این عملیات سه معبر اصلی در نظر گرفته شده بود. یك معبر از ارتفاعات سنبله در جنوب پادگان ابوذر شروع می‌شد و به ارتفاعات برآفتاب و در نهایت پس از قطع جادة گیلان غرب به قصرشیرین، در منطقه سرتتان و تنگه قاسم آباد با محور گیلان غرب الحاق می‌كرد. گروه ضربت تیپ 58 ذوالفقار می‌بایست تانك‌های دشمن در قاسم‌آباد را منهدم می‌كرد و ضمن هموار كردن راه عبور تانك‌های خودی، جاده گیلان غرب به قصرشیرین را مسدود می‌نمود.

دو معبر دیگر در منطقه عمومی غرب گیلان غرب انتخاب شده بود. یك معبر با استفاده از جادة آسفالت گیلان غرب - قصرشیرین و روستای آوزین به سمت غرب تك می‌كرد و با نیروهای معبر شمالی (معبر اوّل) الحاق می‌كرد. معبر سوم نیز از ارتفاعات چغالوند و داربلوط شروع و در نهایت به چرمیان و شیاكوه ختم‌می‌شد.

گفتنی است هریك از معابر اصلی دارای چند معبر فرعی بود و اهداف مستقلی را تامین می‌كرد. كنترل و هدایت عملیات نیز برعهده چهار پاسگاه فرماندهی با نام‌های امام خمینی، شهید رجایی، شهید باهنر و شهید بهشتی بود. هدایت و كنترل كامل عملیات را مركز فرماندهی امام خمینی انجام می‌داد.

 

شرح عملیات

وضعیت خاص منطقه و بعد مسافت در محورهای مختلف و لزوم راه پیمایی در بعضی از معابر ایجاب می‌كرد كه زمان آغاز درگیری با دشمن، ساعت 3 بامداد روز 20/9/1360 تعیین شود، ولی بروز مشكلاتی همچون هوشیاری دشمن در برخی محورها و منحرف شدن نیروها از مسیر اصلی - به دلیل پیچیدگی زمین - موجب شد تا عملیات زودتر از ساعت مقرر با رمز یا مهدی ادركنی(عج) انجام شود.

با شروع عملیات، واكنش دشمن بسیار سریع بود و با تسلط كافی كه بر زمین منطقه داشت، موفق شد از پیش‌روی نیروهای خودی جلوگیری كند. در محور سرپل ذهاب، قوای جمهوری اسلامی با وجود عدم توفیق در فتح تنگه كورك، نقاطی از ارتفاعات "برآفتاب" را به تصرف خود درآورده و جاده گیلان غرب - قصرشیرین را مسدود كردند.

درگیری در محور گیلان غرب نیز به روشنایی روز انجامید و نیروهای عمل كننده در این محور موفق شدند با تحمل تعدادی شهید و مجروح ارتفاع شیاكوه را به تصرف خود درآورند.

تلاش رزمندگان خودی در طول روز اول عملیات نیز در همین حد باقی ماند و نیروهای عراقی توانستند با بررسی اوضاع و شناسایی مواضع نیروهای مهاجم، در شب دوم عملیات در محور شیاكوه پاتك كنند. این پاتك با مقاومت و هوشیاری نیروهای طرف مقابل خنثی شده و نیروهای عراق بدون كسب نتیجه، عقب رانده شدند. در پی آن، آتش دشمن بر تمامی محورها شدت یافت و در نتیجه ابتدا نیروهای خودی (با فرماندهی ارتش) مستقر در محور دیزه‌كش و سپس تعداد دیگری از نیروها عقب‌نشینی كردند.

عقب‌نشینی‌های مزبور كه بدون اطلاع و هماهنگی با فرماندهی عملیات انجام شده بود، موقعیت محور "سرتتان" را از جناحین به خطر انداخت و در نتیجه نیروهای مستقر در این محور نیز با وجود مقاومت زیاد، مجبور شدند عقب‌نشینی كنند.

در مجموع، در حالی كه پس از گذشت سه روز از شروع عملیات فقط ارتفاعات "شیاكوه" و "برآفتاب" در اختیار نیروهای خودی قرار داشتند، پاتك‌های سنگین و متوالی دشمن از یك سو و عدم امكان پشتیبانی از نیرو - به علت فاصله زیاد خط مقدم با عقبه - از سوی دیگر، موجب شدند پس از 17 روز مقاومت، ارتفاعات مذكور بار دیگر به تصرف دشمن درآید.

 

نتایج عملیات

اگرچه قوای جمهوری اسلامی نتوانستند اهداف به دست آمده در این عملیات را تثبیت كرده و نگه دارند، لیكن آنها موفق شدند در جریان 17 روز درگیری ضمن وارد آوردن تلفات زیاد بر دشمن - 2000 كشته و زخمی و 140 اسیر - تجارب گرانسنگی را برای انجام عملیات‌های بعدی به دست آورند. از جمله این تجارب می‌توان به موارد زیر اشاره كرد:

1- در ادغام نیروهای سپاه و ارتش علاوه بر مساله فرماندهی آنچه كه در هدایت نیروها تعیین كننده است، سیستم مخابراتی است. از آنجا كه سیستم مخابراتی عملیات كاملاً تحت اختیار تیپ ذوالفقار ارتش قرار داشت، هدایت نیروها در طول عملیات با مشكلاتی مواجه شده بود.

2- در مناطق صعب‌العبور و كوهستانی، تدارك و پشتیبانی نیروهای عمل‌كننده امری بسیار حیاتی است.

3- روحیه شهادت طلبی اگرچه بسیاری از موانع و كمبودها را مرتفع می‌سازد، لیكن باید همراه با آمادگی‌های جسمی و روحی فرد رزمنده باشد؛ خصوصاً در مناطق كوهستانی كه آموزش‌ها و آمادگی‌های خاص خود را می‌طلبد.

4- برخلاف دشمن، آتش قوای نظامی جمهوری اسلامی در مواضع دشمن روی ارتفاعات اندك و بی‌تاثیر بود. این موضوع علاوه بر كمبود مهمات به ضعف دیده‌بان‌های ارتش باز می‌گشت. فرماندهان سپاه در این عملیات دریافتند كه باید حتی الامكان یك گروهان "دیده‌بانی آتش" تشكیل داده و ضمن آموزش آنها، حداكثر بهره‌برداری را از حداقل آتش موجود در مناطق ببرند.