عملیات والفجر مقدماتی
در حالی كه عدم موفقیت در عملیات رمضان، دورنمای پیشروی در شرق بصره را دور از دسترس نشان میداد، پیروزی در عملیات محرم و تسلط بر زمینهای تخت استان میسان، دستیابی به شهر العماره عراق _ كه به عنوان تهدید هم زمان علیه دو شهر بصره و بغداد محسوب میشد _ را امكان پذیر كرده بود. به همین منظور و نیز از آنجایی كه فرماندهان جنگ ناگزیر بودند در مقابل تجهیزات برتر عراق، زمین سخت را گزینش كرده و درگیری در وضعیت دشوار را به دشمن تحمیل كنند، منطقه رملی غرب ارتفاعات میشداغ _ حدفاصل فكه تا چزابه _ برای انجام عملیات سرنوشت ساز "والفجر" انتخاب شد.
نخستین هدف، تصرف پل غزیله بود و چنانچه این مرحله از عملیات با موفقیت انجام میشد، تصرف شهر العماره به عنوان دومین هدف در دستور كار قرار میگرفت.
منطقه عملیاتی از شمال به "میشداغ" و "برقازه"، از جنوب به هورالهویزه"، از شرق به "چزابه" و شهر "بستان" و از غرب به شهر "العماره" عراق و رودخانه دجله منتهی میشد.
در این منطقه رودخانههای متعددی وجود دارد؛ از جمله: رودخانه دویریج كه از كوههای شمالی منطقه سرچشمه گرفته و به "هورالسناف" میریزد و رودخانه میمه كه سرچشمه آن ارتفاعات ایلام است و به طرف "هور بن عمران" (جنوب هورالسناف) منتهی میشود.
مسئولیت پدافند از منطقه عملیاتی (از چیلات تا هورالعظیم) بر عهده سپاه چهارم عراق بود. لشكرهای سازمانی این سپاه نیز عبارت بودند از:
الف ـ لشكر 14 پیاده؛ شامل: تیپ 421 پیاده، تیپ 422 پیاده، تیپ 18 پیاده كوهستانی، تیپ گردان تانك سیف سعد.
منطقه گسترش لشكر 14 از شیب تا پاسگاه دویریج و مقر فرماندهی آن نیز در غرب تقاطع جاده چزابه - غزیله با جاده صفریه بود.
ب ـ لشكر 1 مكانیزه؛ شامل: تیپ 108 پیاده، تیپ 501 پیاده، تیپ 1 مكانیزه و نیز تیپهای 92، 93 و 94 پیاده، 34 زرهی و 27 مكانیزه به عنوان احتیاط این لشكر.
منطقه گسترش این لشكر از پاسگاه دویریج تا پاسگاه پیچ انگیزه و مقر فرماندهی آن نیز در جنوب منطقه بزرگان بود.
ج ـ لشكر 10 زرهی؛ شامل: تیپ 17 زرهی، تیپ 42 زرهی، تیپ 34 زرهی، تیپ 24 مكانیزه، تیپ 412 پیاده.
منطقه گسترش این لشكر از پیچ انگیزه (شیار بجلیه) تا جنوب غربی دهلران (چیلات) بود.
د- نیروهای احتیاط؛ شامل: لشكر 3 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف جنوبی؛ تیپ 30 زرهی از لشكر 6 زرهی، در منطقه جنوب زبیدات؛ تیپ 16 زرهی از لشكر 6 زرهی، در منطقه عماره؛ تیپ 25 مكانیزه از لشكر 6 زرهی، در منطقه شرق هورالسناف؛ تیپ 37 زرهی از لشكر 12 زرهی؛ در منطقه بزرگان؛ تیپ 101 پیاده گارد مرزی، در منطقه عماره؛ تیپ 10 زرهی وابسته به ستاد كل، احتمالاً در شمال عماره؛ تیپهای 48 پیاده و 49 زرهی از لشكر 11، در منطقه عماره؛ تیپ 51 زرهی مختلط، در منطقه فكه؛ تیپ ؟ گارد ریاست جمهوری، در منطقه بند بزرگان؛ تیپ 704 پیاده، در منطقه صفریه تا رشیده.
بعد از عملیات محرم، سپاه پاسداران در صدد گسترش سازمان رزم خود برآمد. بر همین اساس لشكر فتح به "سپاه 3 صاحبالزمان(عج)" تبدیل شد و سازمان تمامی تیپهای تابعه آن به جز تیپ 44 قمر بنیهاشم(ع) نیز به لشكر تغییر یافت.
لشكر ظفر نیز "سپاه 11 قدر" را تشكیل داد و در نتیجه دو تیپ 27 و 31 آن به لشكر تبدیل شدند و سه تیپ جوادالائمه (ع)، امام رضا(ع) و امام صادق (ع) نیز لشكر 5 نصر را به وجود آوردند. همچنین، یك تیپ مستقل به نام تیپ 10 سیدالشهدا(ع) تشیكل شده و تحت امر این سپاه درآمد.
لشكر فجر هم با تیپهای المهدی(عج)، امام سجاد(ع) و ثارا… به "سپاه هفتم حدید" تبدیل شد. در این میان، لشكر فجر با همان سازمان لشكر باقی ماند. تیپ ثارا… نیز كه به لشكر تبدیل شده بود، به اتفاق لشكرقدس (شامل: لشكر 7 ولی عصر و تیپ 15 امام حسن) و لشكر 8 نجف تحت امر سپاه هفتم قرار گرفتند.
به این ترتیب با گسترش سازمان رزم سپاه پاسداران و ایجاد سه سپاه عملیاتی، قرارگاه مركزی خاتم الانبیاء(ص) جهت انجام این عملیات استعداد زیر را در نظر گرفت:
قرارگاه كربلا
الف ـ سپاه 3 صاحبالزمان(عج):
- لشكر 14 امام حسین(ع) با استعداد هشت گردان؛
- لشكر 25 كربلا با استعداد 11 گردان؛
- لشكر 17 علیبنابیطالب(ع) با استعداد 14 گردان؛
- تیپ مستقل 44 قمربنیهاشم(ع) با استعداد پنج گردان.
ب ـ سپاه 7 حدید:
- قرارگاه قدس، شامل: لشكر 7 ولیعصر(عج) با 12 گردان و تیپ 15 امام حسین(ع) با 10 گردان؛
- لشكر 8 نجف اشرف با استعداد 14 گردان؛
- لشكر 41 ثارالله(ع) با استعداد 11 گردان؛
- لشكر 19 فجر با استعداد 24 گردان.
قرارگاه نجف
الف ـ سپاه 11 (قدر):
- لشكر 27 محمد رسولالله(ص) با استعداد 24 گردان؛
- لشكر 31 عاشورا با استعداد 13 گردان؛
- تیپ مستقل 10 سیدالشهدا(ع) با استعداد هفت گردان.
ب ـ لشكر مستقل 5 نصر
با سه تیپ جوادالائمه(ع) ، امام رضا(ع) و امام صادق(ع) با استعداد 23 گردان
ضمناً،ً از ارتش نیز یگانهای زیر تحت امر فرماندهی این عملیات بودند:
- لشكر 16 زرهی با استعداد شش گردان تانك و شش گردان مكانیزه؛
- تیپ 84 خرمآباد با استعداد چهار گردان پیاده و یك گردان تانك.
همچنین، استعداد توپخانه شركت كننده در این عملیات عبارت بودند از:
ارتش با 16 گردان و سپاه با هفت گردان.
در طراحی عملیات مقرر شد قوای دو قرارگاه كربلا و نجف به طرف العماره تك كنند. در مرحله اول، قوای قرارگاه نجف در محور طاووسیه تا رشیده، حدفاصل خط تا كانالهای آخر را تصرف كرده و در مرحله دوم و در ادامه تك، جناح راست تا حاشیه جنوبی دویریج (پشت جاده آسفالت فكه و در غرب بزرگراه و سرپل حلفائیه) را تصرف نمایند. نیروهای قرارگاه كربلا نیز میبایست با استفاده از معابر وصولی جای پای تصرف شده توسط قرارگاه نجف را تا چزابه ادامه داده و در پشت كانال پدافند كنند. در مرحله دوم منطقه شرق غزیله و شمال هورالهویزه پاكسازی شده و سرپل غزیله تامین شود. همچنین، با احداث خاكریز، جناح قوای كربلا میبایست تامین شود تا چنانچه مأموریت قوای نجف در رسیدن به جاده با مشكل مواجه شد، جناح قوای كربلا از تعرض و آسیب دشمن مصون بماند.
در صورتی كه اهداف مراحل اول و دوم عملیات تحقق مییافت، چنین پیشبینی شده بود كه با بازسازی یگانها و ایجاد شرایط مناسب و نیز با توجه به وضعیت دشمن، عملیات در مرحله سوم به سمت العماره ادامه یابد. همچنین مقرر شد در منطقه چیلات و طیب تك فریب انجام شود. لشكر 14 امام حسین (ع) نیز ماموریت داشت تا در منطقه فاو عملیات فریب انجام دهد.
در ساعت 21:30 روز 17/11/1361 پس از اعلام رمز مبارك یاالله، یاالله، یاالله عملیات از پنج محور شمال و جنوب رشیده، صفریه و ارتفاعات چومر و خال آغاز شد و نیروها در تاریكی مطلق شب به منظور پاكسازی میادین مین و شكستن خطوط دفاعی دشمن و رخنه در این خطوط پیشروی كردند. وسعت و عمق موانع و استحكامات دشمن و وجود كانالهای متعدد كه دشمن برای ایجاد آنها تلاش بسیاری متحمل شده بود، از سرعت پیشروی نیروها كاست. در نتیجه، اگرچه خط اول دشمن شكسته شده بود، ولی به دلیل عدم پاكسازی منطقه - در حالی كه تاریكی شب رو به پایان بود - طبیعی به نظر میرسید كه امكان استقرار كامل وجود نداشته باشد. در واقع تاریكی مطلق شب، عدم الحاق نیروها و پاكسازی منطقه، عمق و وسعت زیاد میادین مین، هوشیاری و اطلاع قبلی دشمن نسبت به وقوع عملیات، عوامل بازدارندهای بودند كه به عدم تأمین كل اهداف مرحله اول عملیات منجر شدند.
به رغم وضعیت موجود، به دلیل انتظارات خاصی كه در پی آغاز عملیات در مردم ایجاد شده بود و همچنین امیدواری مسئولان و نیز تبلیغات سوء دشمن و … مرحله دوم عملیات در ساعت 21 روز 20/11/1361 به منظور انهدام نیرو و تجهیزات دشمن آغاز شد. اما این بار نیز عدم هماهنگی در نیروهای عملكننده و همچنین هوشیاری دشمن و احاطه او بر راهكارهایخودی، مانع از پیشروی رزمندگان گردید.
از نقطه رهایی نیروهای خودی تا خط دوم عراق، دشمن بیش از 16 نوع مانع از تعبیه و ایجاد كرده بود و یا به صورت عارضه طبیعی در منطقه وجود داشت. دشمن با این اقدامات در واقع آنچه را كه به صورت تجربه از عملیاتهای گذشته به دست آورده بود، تقریباً به صورت كامل در منطقه عملیاتی والفجر مقدماتی عملی كرد. ارتش عراق قصد داشت با ایجاد این موانع تا حد امكان، پیشروی نیروهای ایرانی را به تأخیر بیاندازد. لذا، این موانع زنگ خطر و عامل هشدار دهندهای برای عراق بودند. از سوی دیگر، وجود این موانع توان نیروهای تك ور را جهت تأمین اهداف در شب سلب میكرد، علاوه بر این، گرفتن جناح و به كارگیری نیروی احتیاط دو موضوع قابل توجه بود كه در تاكتیكهای دشمن در عملیات والفجر مقدماتی مشاهده شد.
موضوع دیگر این كه در گذشته نیروهای هجومی و اصلی دشمن در خطوط حضور داشتند و به طور طبیعی در معرض آسیبپذیری نیروها مهاجم بودند؛ ولی در این عملیات چون دشمن شكستن خط را پیشبینی میكرد، نیروهای هجومی اش را در احتیاط قرار داد و با گذاردن نیروهای پدافندی در خط و عمق بخشیدن به میادین مین و ایجاد موانع دیگر عملاً قصد داشت پس از گرفتن توان نیروهای مهاجم، با وارد كردن نیروهای اصلی خود مناطق تصرف شده را بازپس گیرد.
با این عملیات، طراحان نظامی خودی دریافتند كه عملیاتهای بعدی باید در مناطق عاری از نقاط قوت دشمن (موانع، آتش توپخانه و …) انجام شود. از سوی دیگر، مناطق انتخابی باید به گونهای باشند كه ضعفهای خودی در آن كمتر بوده و جنگ با اتكا به نیروهای انسانی، در آن مناطق عملی باشد. علاوه بر آن فرماندهان سپاه پاسداران به این نتیجه رسیدند كه باید ضمن پرهیز از انتخاب مناطق با عمق زیاد، این انتخاب متناسب با سازمان رزم خودی باشد. در این عملیات علاوه بر انهدام قابل توجه تیپهای 905 و 704 و یك گردان از نیروهای سودانی، 113 تن از نیروهای دشمن نیز اسیر شدند.