عملیات والفجر ۹
پس از عدم دستیابی به اهداف مورد نظر در عملیات بدر - كه ناشی از شرایط سخت عملیات در جبهه بود - شهر سلیمانیه عراق به عنوان هدف دوم - پس از بصره - مورد توجه طراحان نظامی قرار گرفت. بر همین اساس، با فراهم آوردن مقدمات عملیات در این منطقه، اولین حركت كه قرار بود در تابستان 1364 انجام شود، به دلیل هوشیاری دشمن، به فصل زمستان موكول شد.
با رسیدن زمان موعود، شروع عملیات والفجر 8 نیز، شرایط بهتری را برای انجام عملیات مورد نظر فراهم كرد؛ چرا كه تصور میشد با تجمع بیشتر یگانهای عراق در جبهه جنوب، نیروهای خودی با انجام عملیات والفجر 9 موفق خواهند شد اولین گام را به برای عملیات بعدی - كه میتوانست به تصرف سلیمانیه بیانجامد - بردارند. علاوه بر این تصور میشد عملیات والفجر 9 بتواند فشار سنگین دشمن در منطقه عملیاتی والفجر 8 را نیز كاهش دهد.
- انجام یك مرحله عملیات از مراحل پیشبینی شده برای تصرف سلیمانیه.
- آمادهسازی منطقه برای عملیات بعدی، به جلو كشاندن عقبهها و كاهش فاصله خودی با دشمن.
- كاستن از فشار دشمن در جبهه فاو.
علاوه بر این اهداف، عملیات والفجر 9 دارای اهداف منطقهای نیز بود. به طوری كه تصرف هر یك از ارتفاعات مهم منطقه میتوانست دستآورد قابل توجهی به همراه داشته باشد. مثلاً در دست داشتن ارتفاعات "سارسیر" و یا "كاتو" تهدیدی جدی برای شهر سلیمانیه محسوب میشد. با در اختیار داشتن ارتفاعات ناصر نیز جبهه دشمن در پنجوین و كانی مانگا مورد تهدید قرار میگرفت.
منطقه عملیاتی والفجر 9 با دو جاده از دهانه شیلر و منطقه چومان به شهرهای مریوان و بانه متصل میشود. منطقه مزبور كوهستانی، صعب العبور و دارای زمستان سختی است. دو رودخانه "زاب صغیر" و "گوگه سور" این منتطقه را به سه قسمت شمالی، میانی و جنوبی تقسیم میكنند.
ارتفاعات گامو، رت، هزار كانیان، سوركوه و حلوان به عنوان مهمترین ارتفاعات محور شمالی محسوب میشوند. ارتفاعات موبرا و مامخلان، پلنگه سور و سارسیر در محور میانی قرار دارند. ارتفاعات شاخ كوهان به همراه ارتفاعات ناصر و كچل مهمترین ارتفاعات محور جنوبی هستند.
مهمترین شاخص این منطقه، شهر چوارتا است كه تا سلیمانیه كمتر از 15 كیلومتر فاصله دارد. این شهر به همراه ارتفاع "سارسیر" از موقعیتی كلیدی برخوردار است؛ به طوری كه از این نقطه میتوان به سمت محورهای سلیمانیه، سد دوكان، مائوت و … مانور كرد.
لشكر 34 پیاده - تابع سپاه یكم - با تیپهای 105 و 504 پیاده مسئولیت پدافند از منطقه را به عهده داشت. قرارگاه این لشكر در چوارتا بود و تیپ 105 در منطقه عمومی گامو و تیپ 504 در منطقه عمومی چوارتا مستقر بودند.
با شروع عملیات والفجر 9، یگانهای زیر نیز وارد منطقه شدند:
- تیپهای 106 و 442 پیاده؛
- تیپ كماندویی سپاه یكم؛
- چهار گردان مستقل كماندویی؛
- 17 گردان جاش؛
- یك گردان تانك؛
- شش گردان توپخانه.
قرارگاه نجف اشرف با پنج تیپ مستقل سپاه پاسداران هدایت عملیات را بر عهده داشت:
- تیپ 29 نبیاكرم(ص) با سه گردان پیاده؛
- تیپ 57 ابوالفضل(ع) با سه گردان پیاده؛
- تیپ 110 شهید بروجردی با چهار گردان پیاده؛
- تیپ 105 قدس با پنج گردان پیاده؛
- تیپ 155 ویژه شهدا با 10 گردان پیاده و یك گردان تانك.
همچنین، دو گردان توپخانه از سپاه و دو گردان توپخانه از ارتش وظیفه پشتیبانی آتش را بر عهده داشتند. قرارگاه تاكتیكی رمضان نیز با ماموریت تعیین شده، تحت امر قرارگاه نجف بود.
از آنجایی كه منطقه عملیاتی به سه منطقه مجزا قابل تقسیم بود، سه محور برای انجام عملیات در نظر گرفته شد؛ نیروها میبایست در محور اول (جناح راست) نهایتاً به سوی ارتفاعات كوخ نم نم و در محور دوم (جناح چپ) نیز به سوی قله ناصر و یالهای شاخ كوهان پیشروی كنند. همچنین، در محور سوم (جناح میانی) كه محور اصلی عملیات بود، میبایست ارتفاعات موبرا، مامخلان و پلنگه سور تصرف میشد.
بر همین اساس، تیپ 105 ماموریت تصرف كوخ نم نم را بر عهده داشت. تیپ 155 با تحت امر گرفتن تیپ 110 میبایست ابتدا "موبرا" و "مامخلان" و سپس "پلنگه سور" را تصرف كند.
تیپ 57 نیز با تحت امر گرفتن یك گردان از تیپ 29 تصرف ارتفاعات ناصر كوچك و پوزه ناصر - برای تامین سمت چپ مامخلان - را بر عهده داشت. سپس میبایست، قله ناصر را تصرف كند و در صورت امكان روی آن مستقر شود.
تیپ 29 هم میبایست یالهای شاخ كوهان - برای تأمین ارتفاع ناصر - را تصرف كند.
در این میان، قرارگاه رمضان ماموریت داشت ضمن انجام شناسایی، كار انتقال نیروها را به منظور انجام دیدهبانی روی عقبههای دشمن و انجام عملیات انهدامی روی پلهای ارتباطی، قرارگاههای فرماندهی و توپخانههای دشمن به عهده گیرد و جادهها را نیز ناامن سازد.
در تاریخ 5/12/1364، در حالی كه تمامی نیروها به نقطه شروع درگیری رسیده بودند، رمز عملیات (یاالله) حدود ساعت 24 اعلام شد.
در جناح راست، پیشروی از محور هزارقله انجام پذیرفت و رزمندگان ضمن تصرف ارتفاعات "كوخ نم نم"، ماموریت ایذایی خود را در شمال "موبرا" به انجام رساندند و سپس در خط پدافندی جدید استقرار یافتند.
در جناح چپ و در محور ارتفاع "ناصر"، نیروهای عمل كننده در حالی كه مسافتی دشوار و طولانی را طی كرده بودند، خیلی سریع به هدف رسیده و ضمن درگیری با نیروهای عراقی توانستند 00:40 بامداد پایگاه آنها در این محور را ساقط كنند. همچنین، در محور "كوهان" به دلیل وسعت كم منطقه و حضور ضعیف دشمن، اهداف مورد نظر تا ساعت 04:30 تأمین شد.
در جناح میانی نیز كه میبایست در مرحله اول عملیات، دو ارتفاع مهم "موبرا" و "مامخلان" تصرف شود، نیروهای خودی توانستند پس از ساعتها درگیری، مامخلان را در ساعت 09:30 و موبرا را در ساعت 16:30 (روز اول) به تصرف خود درآوردند. در ادامه عملیات نیز ارتفاع "پلنگه سور" در آخرین ساعات روز دوم (7/12/1364) تحت اختیار قوای خودی قرار گرفت.
با توجه به موفقیت مرحله اول عملیات، مقرر شد در مرحله دوم روی ارتفاع "كاتو" انجام شود. با شروع عملیات، ارتفاع مذكور - كه تقریباً خالی از نیروهای دشمن بود - در اولین ساعات بامداد روز سوم تسخیر شد؛ لیكن دشمن با تقویت سریع محور عملیاتی و اجرای تك توانست نیروهای خودی را از این ارتفاع عقب براند. رزمندگان خودی نیز با تلاش بسیار، سمت چپ قله را حفظ كرده، وضعیت خویش را تثبیت كردند و به این ترتیب درگیری در "كاتو" پس از سه شبانه روز در تاریخ 10/12/1364 پایان یافت.
گفتنی است، هم زمان با درگیری روی كاتو، تعدادی از نیروهای خودی در روز چهارم عملیات (9/12/1364) روی قله كچل، كه از بلندترین قلل منطقه است و بر شهر سلیمانیه نیز اشراف دارد، مستقر شدند. در این حال، اگرچه این ارتفاع بسیار مهم تسخیر شده بود، لیكن بروز مشكلات ناشی از وجود حدود یك متر برف، فقدان عقبه و پشتیبانی بسیار ضعیف، ادامه حضور روی آن را بسیار سخت كرده بود. بنابراین، فرماندهان عملیات با بررسی اوضاع سخت در این ارتفاع و نقاط دیگری همچون ارتفاع كاتو و نیز خستگی مفرط نیروهای عمل كننده، در صدد برآمدند تا ضمن پرهیز از پیشروی بیشتر، مواضع متصرفه را تثبیت كنند. بر همین اساس، تصمیم گرفته شد علاوه بر فراخوانی یكی، دو یگان سپاه پاسداران از جبهه جنوب، از نیروهای ارتش كمك گرفته شود. در این میان، به دلیل نگرانی از تهدید جبهه فاو، از انتقال یگانهای سپاه خودداری شد؛ اما با ورود تعدادی از یگانهای ارتش به منطقه عملیاتی، پدافند از ارتفاعات پلنگه سور، موبرا و قسمتی از كوخ نم نم به آنها محول گردید.
در این وضعیت، و در حالی كه برای تثبیت مواضع متصرفه برنامهریزی میشد، نیروهای دشمن به ارتفاع كچل پیر و سپس ارتفاع ناصر حمله كردند در حالی كه قوای خودی هیچ گونه واكنشی از خود نشان ندادند لذا حركت دشمن به آسودگی انجام میگرفت. برد توپخانه نیز برای پوشش منطقه كافی نبود و تنها سلاح دوربرد مورد استفاده، یك قبضه تیربار بود كه روی قله كچل پیر استقرار داشت. بدین ترتیب، فرمان عقبنشینی از ارتفاعات كچل، ناصر و كاتو صادر شد.
دشمن نیز پس از 8 روز توقف و یقین از ضعف توان خودی، حملات خود را مجدداً (در تاریخ 23/12/1364) آغاز كرد و در حالی كه به دلیل و بود مشكلات و نارسائیهای فراوان در جبهه خودی، مناطق متصرفه نیز هنوز به طور كامل تثبیت نشده بودند، توانست كلیه نقاط از دست داده را بازپس گیرد.