اهواز

اهواز برگرفته از جمع عربی«اخواز» (جمع خوزی) مرکز استان خوزستان است و در فاصله120 كیلومتری شمالغربی خرمشهر و آبادان و در مسیر راهآهن سراسری خرمشهر-تهران واقع است و دومین شهر بزرگ ایران از لحاظ وسعت و هفتمین شهر بزرگ ایران از نظر جمعیت میباشد. رودخانه کارون، طولانیترین و پرآبترین رود ایران، اهواز را به دو قسمت شرقی و غربی تقسیم کرده است. اهواز در زمان جنگ چهار پل فلزی به نامهای پل سیاه (راه آهن) یا پل پیروزی، پل سفید (پل معلق)، پل چهارشیر و پل نادری(سلمان فارسی) داشت که اکنون به نُه پل افزایش یافته است.

دشمن بعثی که قبل از انقلاب با راهاندازی و تقویت گروههای تروریستی و خرابکار سعی در برهمزدن شهر داشت در اولین روز شروع جنگ که همزمان با بباران شهرها بود؛ نقاط مختلف اهواز از جمله فرودگاه آن را بمباران كرد و در روزهای بعد نیز به طور مداوم این شهر را زیرآتش توپخانه خود قرار داد و خسارات جانی و مالی فراوانی بر این شهر وارد آورد.

ارتش عراق كه برای اشغال خوزستان، هدف اصلی خود را تصرف اهواز قرار داده و مبادرت به تغییر اسامی جغرافیایی این استان در كتب و نقشههای خود كرده بود و اهواز را با نام جعلی «الحواز» معرفی میكرد، با دو لشکر 5 و9  از دو محور برای اشغال و تصرف اهواز پیشروی كرد: الف) محور طلاییه-جفیر- اهواز كه در 05/07/1359 در حوالی کارخانه نورد و در چندکیلومتری جنوب شهر متوقف شد؛ ب) محور چزابه- بستان- سوسنگرد- حمیدیه- اهواز كه پس از اشغال سوسنگرد، در 08/07/1359 تا جنوب جاده حمیدیه- اهواز پیشروی نمود.

احساس نگرانی شدید از سقوط اهواز و سخن تكان دهنده امامخمینی(ره) مبنی بر اینكه:

«مگر جوانان اهواز مردهاند؟!» منجر به طراحی و انجام عملیات غیوراصلی و شبیخونهای متعدد رزمندگان اهواز به قوای دشمن و انهدام آنها شد. با وجود مقاومت مدافعان به ویژه در مدخل ورودی جنوب اهواز، به نظر میرسد كه مهمترین عامل توقف لشكر5، كندی حركت لشكر9 در جبهه سوسنگرد بوده است. مهمترین عملیاتی كه در منطقه اهواز به اجرا درآمد، عملیات بیتالمقدس بود كه با اجرای آن، دشمن تا مرز عقب رانده شد و اهواز از حملات دشمن رهایی یافت. با هجوم مجدد سراسری دشمن پس از پذیرش قطعنامه 598 نیز نبرد بزرگی در این منطقه درگرفت و در حالی كه دشمن با انبوهی از لشکرهای خود به مناطق اهواز و خرمشهر تهاجم نمود، پیام هشدار دهنده امام، همت رزمندگان را برانگیخت و در عملیات سرنوشت، دشمن دوباره تا مرز به عقب رانده شد.

در طول جنگ این شهر مرکز پشتیبانی تدارکاتی و تأمین نیرو و مرکز قرارگاهها بود و تا پایان جنگ رزمندگان از سراسر كشور برای رشكت در عملیاتهای مختلف و اعزام به خط مقدم به اهواز عزیمت میكردند. استقرار پادگان لشکر 92 زرهی استان خوزستان در اهواز نیز بر حساسیت نظامی این شهر افزوده بود. بیمارستان شهید بقایی واقع در انتهای منطقه گلستان و معراج شهدا واقع در منطقه نورد، ساختمان سپنتا و پایگاه منتظرانشهادت (گلف) از جمله نقاط حماسی اهواز در طول جنگ است. اغلب مساجد اهواز نظیر مسجد امامعلی (ع) و مسجد صاحبالزمان (عج) ضمن تشکیل ستاد جمعآوری کمکهای مردمی به جذب و آموزش بسیجیان میپرداختند. زینبیه اهواز به عنوان ستاد پشتیبانی و جمعآوری مایحتاج جبههها توسط بانوان اهواز راهاندازی شد كه علاوه بر بستهبندی اقلام اهدایی به جبههها، به شستشوی پتو و ملحفه رزمندگان و زخمیها نیز اقدام میكردند. حسینیه اعظم؛ محل تجمع مردم اهواز در طول دوران مبارزات انقلاب و بعد از انقلاب، نیز ضمن برپایی نمازجمعه اهواز در طول جنگ به محلی برای تشیع جنازه شهدا تبدیل شده بود.

همچنین زیارتگاه علیبنمهزیار و شهیدآباد محل برگزاری مراسم سخنانی و مذهبی رزمندگان در طول جنگ بود. در ابتدای جنگ ساختمان استانداری اهواز نیز محل استقرار ستاد جنگهای نامنظم به فرماندهی شهید دکتر چمران و آیتالله خامنهای بود. ستاد بسیج عشایر به فرماندهی عبدالهادی کرمی هم در مدرسه خانلری اهواز مستقر بود و در ابتدای جنگ به صورت چریکی فعالیت میكرد.

 

این مطلب برگرفته از کتاب اطلس جغرافیای حماسی 1 با عنوان «خوزستان در جنگ» است.