پل متحرك خضر
طراحی و اجرای اسکلههای فلزی چندمنظوره در دو سوی اروندرود و پل متحرك خضر (شهید پازوكی) در سال 1365 یك ضرورت اجتنابناپذیر بود، چراکه حفظ مناطق آزاد شده، نیازمند پشتیبانی قوی، تدارك و تجهیز رزمندگان بود. در شرایطی که انتقال یك كامیون مهمات نظامی با تخلیه مهمات در ساحل خودی و انتقال آن از ساحل خودی به آنسوی اروند و بارگیری مجدد به كامیون دیگر و روانه نمودن آن به خطوط مقدم تقریباً یك روز وقت میگرفت و در همین اثنا نیز تلفات جانی در ساحل اروند به علت حملات هوایی و توپخانهای شدت میگرفت؛ طراحی و اجرای پلهای متحرک برای تسریع در انتقال مهمات مصرفی، در دستور کار مهندسی ستاد لشكر 27 محمد رسولالله (ص) و جهاد سازندگی قرار گرفت و یك گروه 9 نفره با فراهم كردن یك دستگاه كامیون، یك دستگاه لودر و یك دستگاه بیل مكانیكی نسبت به طراحی و احداث اسکلههای فلزی پل متحرك خضر اقدام نمودند.
این گروه با روشی کاملاً ابتكاری با قطع لولههای موجود در پالایشگاه فاو و انتقال آن به ساحل و ساخت شمعهای فلزی به قطر چهلوپنج سانتیمتر و طول دوازده تا هجده متر و شمع كوبی در طرفین ساحل اروندرود و شاسی كشی و اجرای شیب بندی و محوربندی با دوربینهای دیدبانی نظامی در طی مدت چهلوپنج روز، دو اسكله را آماده نمودند. درنهایت با بهرهگیری از دوبه متحرك و کابلکشی بین دو اسكله و نصب موتور تراكتور به عنوان نیروی محركه توانستند به انتقال نیرو، تانك، نفربر و كامیون مهمات اقدام نمایند. ازآنجاکه ظرفیت بارگذاری اسکلهها 290 تن بر مترمربع محاسبه شده بود، امكان عبور سریع تانك و ادوات زرهی سنگین و توپخانه و نیز گردانهای پیاده و لشكرها میسر شد؛ بهنحویکه در هر مرحله چهار دستگاه كامیون پر از مهمات در مدت سه دقیقه به آنسوی اروندرود منتقل میشد.
تا قبل از ساخت پل بعثت علاوه بر این پل از شناور طارق و دوبههای بزرگی كه با یدککش حمل میشد و پل فجر (یونیفلوت) که از وسط به دونیم شده و با کابل مهار میشد، در منطقه فاو استفاده میشد.
این مطلب برگرفته از کتاب اطلس جغرافیای حماسی 1 با عنوان «خوزستان در جنگ» است.