روایت‌های سردار زهدی از توپخانه بکر و خواندنی هستند

مراسم رونمایی از کتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس به روایت سردار یعقوب زهدی فرمانده توپخانه سپاه پاسداران در دوران دفاع مقدس» با حضور سردار دکتر صفوی دستیار ویژه مقام معظم رهبری و رئیس پژوهشگاه شهید سلیمانی، سردار علی فضلی، سردار مرتضی قربانی، سردار یعقوب زهدی، سردار احمد غلامپور، سردار حسین علایی، سردار اسماعیل کوثری و سردار علیمحمد نائینی حضور برگزار شد.

در این مراسم سردار محمود چهارباغی مجری تاریخ شفاهی سردار یعقوب زهدی با اشاره به کتاب «توپخانه سپاه پاسداران» گفت: زمانی که به بنده پیشنهاد شد تا مجری تاریخ شفاهی سردار زهدی شوم، با افتخار قبول کردیم. انصافاً این سی جلسه برای خود من که حدود 41 سال با آقای زهدی همرزم و همکار بودیم خیلی جالب بود چراکه نکات خیلی جدیدی مطرح شد.

وی با اشاره به روایت از کتاب سردار زهدی اظهار کرد: سردار زهدی در کتاب خود مطرح می کند ما در کرمانشاه بودیم. جلسه ی بود که خبر دادند دشمن به فاو حمله کرده است. آقای رحیم صفوی ما را به سمت فاو سوار هلیکوپتر کرد و مستقیم به فاو رفتیم. هواپیماهای عراقی بالای سر ما بودند و می خواستند هلی کوپتر را بزنند. خلبانان نگران بودند و مدام میگفتند زیر نخلها بنشینیم و آقا رحیم میگفت نه برو نه بر. کجا بروم؟! برو فاو. رفتیم فاو. در خط درگیری بود. ما با هلیکوپتر نشستیم. خدا رحم کرد که هواپیماهایی عراقی نتوانستند هلیکوپتر را بزنند.

سردار چهارباغی به روایت دیگری از کتاب «توپخانه سپاه پاسداران» اشاره کرد و گفت: آقای تهرانی مقدم و آقای شیخی­ زاده به ما دستور دادند که در این عملیات باید حمله کنید و توپهای عراقی را بگیرید و همان جا هم علیه دشمن استفاده کنید؛ و این اتفاق هم میافتاد. بچه ها قبل از عملیات بدون این که توپ داشته باشند آموزش توپ می دیدند. حمله که میشد میرفتند توپ‌های عراقی را می‌گرفتند و علیه عراق استفاده می‌کردند. آن روزها جوک درست کرده بودند می‌گفتند وزیر دفاع عراق رفته بود توپ بخرد. اروپایی‌ها به آن گفتند این‌همه تجهیزات برای چی می‌خواهی؟! می‌گوید ما که تنها نیستیم. یک سپاهی در ایران درست شده است احتیاج به سلاح دارند و کسی به آن‌ها نمی‌دهد ما برای آن‌ها هم می‌خریم. این جوک بود ولی واقعیت داشت.

وی با اشاره به سه تا فرمانده شهید توپخانه نیروی زمینی گفت: سردار صفوی به شهید حسن تهرانی مقدم دستور داده بودند تا بُرد موشکی را راه بیندازد. شهید تهرانی مقدم رفت و یک سال بعد اولین موشک‌ها به بانک رافدین خورد و رفته‌رفته توان موشکی به وجود آمد که آلان مشت محکم مقام معظم رهبری شد.

مجری تاریخ شفاهی سردار یعقوب زهدی افزود: همچنین شهید یزدانی انصافاً خیلی تلاش کردند. افتخارم این است که شاگرد آقای یزدانی بودم.