صدای ماندگار؛
شهید حاج حسین خالقی را بهتر بشناسیم

به گزارش تارنمای مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، شهید حاج حسین خالقی محمدی قبل از شروع جنگ به سپاه پیوست و در گردان هفتم پادگان ولیعصر (عج) با شهیدان حسن بهمنی، حسین اسکندرلو و ناظریان همراه بود.
در عملیات آزادسازی ارتفاعات بازی دراز کنار شهیدان پیچک، وزوایی و علی موحد پیروزی آفریدو بهسختی مجروح شد.
در تشکیل تیپ سیدالشهدا (ع) معاون شهید محسن وزوایی بود و در عملیات آزادسازی خرمشهر در کنار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان خوش درخشید و در محاصره شهر خرمشهر در محور شلمچه بهسختی مجروح شد و خون تمام بینی و دهان او را پر کرد و خونها دلمه بسته و در حال خفه شدن بود که عراقیهای بعثی که برای تیر خلاص زدن مجروحین به سمت نیروهای مجروح آمدند و به حاج حسین که تمام سروصورت و بدنش غرق در خون بود شلیک کردند و ازآنجاکه قسمت نبود او برود تیر خلاص به حنجرهاش خورد و راه نفس کشیدن او را باز کرد و او با این تیر خلاص حیات دوباره گرفت.
شهید خالقی سپس بهعنوان جانشین در کنار فرمانده جدید تیپ سیدالشهدا (ع) حاج علی موحد به سازماندهی مجدد تیپ پرداخت و در عملیاتهای مختلف کنار فرماندهان تیپ از حاج کاظم رستگار و حاج علی فضلی به انجاموظیفه پرداخت.
از حماسیترین مأموریتهای شهید خالقی سرکوب منافقین در عملیات مرصاد در کنار امیر شهید صیاد شیرازی بود که در بستن عقبه آنها در سرپل و تنگههای پاطاق و کل داود در شکست مزدوران صدام بسیار مؤثر بود.
با تشکیل نیروی هوایی سپاه در پستهای معاون عملیات، مسئول عملیات، معاون هماهنگکننده و فرمانده پدافند سپاه انجام مأموریت کرد.
شهید خالقی مدتی مسئول عملیات نیروی مقاومت بود و سپس به فرماندهی سپاه فرودگاهها منصوب شد.
ایشان مسئولت سنگین کانون بازنشستگان سپاه را در اوج مشکلات به عهده گرفت و آخرین مسئولیت شهید خالقی مشاور عالی فرمانده کل سپاه بود که با پیشرفت عوارض شیمیایی و از دست رفتن کلیهها و کبد و ریه پس از سالها رنج جانبازی به دیدار سالار شهیدان امام حسین (ع) و یاران شهیدش شرفیاب شد.
به همین مناسبت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس اقدام به انتشار صوتی از جانباز سرافراز سردار حاج حسین خالقی کرده است که با راوی مرکز اسناد و تحقیقات جنگ امیر رزاق زاده در خصوص شرح عملکرد تیپ محمد رسولالله در عملیات فتحالمبین در پانزدهم فرودین ماه 1361 گفتگو کرده است.
در بخشی از این مصاحبه شهید خالقی به معرفی خود و نحوه حضورش در جبهههای حق علیه باطل پرداخته است. در این صوت میشنویم:
«راوی: برادر خالقی! ضمن اينكه خودتان را كامل معرفی میکنید بگوييد از کجا آمديد، سِمَت شما چيست، چطور شد به اينجا آمديد؟
برادر حسين خالقی محمدی: من اسمم حسين خالقی محمدی از سپاه تهـران پادگـان ولیعصر (عج) هستم و آمدن من به اين منطقه به اين صورت بود كه من چون مجروح بودم، چند وقتی در یک بيمارستان خوابیده بودم. يكی از برادرها به نام محسن وزوايی يك روز به من گفت: میآیی برویم به جنوب؟ گفتم جنوب چه خبر است؟ گفت جنگ است، میخواهیم انشاءالله عمل كنيم، میخواهیم تک بکنیم. گفتم ما حاضریم بیاییم. همان روز که گفتیم روز پنجشنبه بود، فردايش یکدفعه تلفن كرد به خانه ما، گفت که حسين بلند شو برویم که برنامه نزديك است، من هم بهش گفتم محسن من فقط يك دست لباس بيشتر ندارم، آن را هم همان پیراهن و این شلوارم هست، با این اورکتم هست، آن را هم شستم روی بند است، گفت حسين اين حرفها نيست بلند شو زودتر بيا برویم. انشاءالله به امید خدا كه يك مسئله خيلی بزرگی است كه شايد این مسئلهای که غائله تمام شود شاید مسئله جنگ تمام شود. همینطور لباست را خیس تنت کن و بیا. ما آمدنمان اصلاً به یک حالت عجیبی بود. ما هم همان روز بلند شدیم، همان روز جمعه لباس خیسمان را تنمان کردیم و با برادرمان وزوایی و با بچههای سپاه تهران به منطقـه آمـديم و من هم الان مسئولیتم در گردان معاونت برادر وزوايی است که مسئولیت تقریباً منطقه علیگـرهزد و علیگرهزد را دارد. والسـلام علـيكم و رحمه الله و بركاته.»