
حماسه آزادسازی سنندج (۱۱)؛
رشادت و ازخودگذشتگی علی موحد دانش
حاج علی، دانهدانه بچههای زخمی را میرفت، میگذاشت روی دوشش و میآورد پایین، روی تپهای که سر میآوردی بالا، گیج گاه را میزدند. این شهامت، شجاعت و ایمان حاج علی بود.
حاج علی، دانهدانه بچههای زخمی را میرفت، میگذاشت روی دوشش و میآورد پایین، روی تپهای که سر میآوردی بالا، گیج گاه را میزدند. این شهامت، شجاعت و ایمان حاج علی بود.
مجله اکسپرس چاپ فرانسه در گزارشی از شهرهای سنندج و سقز، کوشش کرد تصویری خشن و بیرحمانه از مدافعان انقلاب اسلامی کردستان در ذهن خوانندگان خود برجای گذارد؛ تصویری حاکی از اینکه ارتش، بیمارستانهای شهر را گلولهباران و بمباران هوایی کرده است: آنها به نام خدا به روی آمبولانسها هم شلیک میکنند.
در پایان درگیریهای خونین این روز، در سه محور باشگاه افسران، تپههای اللهاکبر و اطراف تپههای رادیوتلویزیون (شریفآباد و حسنآباد)، پیکر پاسداران شهید برجای مانده بود. ازاینرو، بهخصوص رزمندگان اعزامی از تهران و اصفهان، شب پردرد و سوزناکی را در فراق یاران خود سپری کردند.
گروهها، دستهها و افراد رسمی و غیررسمی با نامهپراکنیهای متواتر، درصدد و امیدوار بودند؛ رئیسجمهور بنیصدر را برای توقف عملیات متقاعد کنند.
سید حسام هاشمی گفت: صیاد، ابتدا مدخل جاده سقز را ثبت تیر کرد. وقتی تمام شد، آورد روی پمپبنزین در همان نزدیکی جاده سقز. هیچکس جرئت نمیکرد تیراندازی بکند و اولین توپ را خودم روی پمپبنزین شلیک کردم.
بروجردی با کمترین امکانات که در طی سه، چهار روز قبل بهدشواری جمعآوری کرده بود؛ توفیق یافت، سرپل وجاپایی محکم برای تداوم عملیات و الحاق بعدی با رزمندگان مستقر در باشگاه افسران به دست آورد و به حداقل اهداف برسد. اهدافی که البته در چارچوب تأمین امنیت ملی بسیار کلان به نظر میرسید.
هر وقت فرصت میکرد حتی اگر یک روز یا دو روز هم وقت داشت، به منطقه و خط مقدم میرفت تا همراه رزمندگان باشد. عشق و شور عجیبی داشت. وقتی رزمندگان را با آن لباسهای پر از گردوخاک، بغل میکرد و میبوسید، از شوق گریه میکرد.
اگر در اصفهان، صفوی و صیاد شیرازی سرگرم فعالیتهای آمادهسازی شدند، در اینجا (سنندج) بروجردی و شیرودی نیز که از کرمانشاه همدیگر را یافته بودند، نمایی از وحدت نیروهای انقلابی درون ارتش و سپاه را به نمایش گذاشتند.
جالب است به بهانه بنیصدر مبنی بر انهدام هلیکوپترها دقت کنیم. او میگوید که این بمباران به این سبب انجام گردید که دیگر فرصت استفاده مجدد از این هلیکوپترها را به آمریکاییها ندهیم. بسیار خندهدار و درعینحال گریهآور است.
کومهله: ما جلوی حرکت ستون (ارتش) را ازاینجهت گرفتیم که ثابت کنیم، دیگر حاکمیتی به نام جمهوری اسلامی در منطقه کردستان وجود ندارد!
شهید تورجی زاده به حضرت زهرا (س) علاقه وافری داشتند و در غالب مداحی هایشان از مصائب ایشان می خواندند. همچنین ایشان وصیت نمودند که بر روی سنگ قبرشان بنویسند یازهرا (س).
من سرهنگ ستاد، ایرج نصرت زاد به علت مجروح شدن و جراحات وارده در آخرین لحظات عمر سربازی خویش، نکاتی را برای همرزمان بازگو میکنم: جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب، جاوید باد ارتش جمهوری اسلامی ایران. زندهباد فرماندهان تیپ یکم لشکر ۲۸ سنندج.
آن ارتفاعات ناشناخته بود. یکی از بچههای تیپ ۵۷، یک جیپ از عراقیها غنیمت گرفته بود؛ ولی درستوحسابی رانندگی بلد نبود که بتواند ماشین را بالا بیاورد. توی پیچ مانده بود و پیچ هم طوری بود که اگر آن را سریع رد نمیکردیم، دقیقاً در دید عراقیها قرار میگرفتیم.
نویسنده کتاب زندگینامه شهید حجازی خبر داد: تقریباً کتاب در نگارش پایانیاش قرار دارد و انشاءالله بهزودی منتشر خواهد شد.
یوسف اولین باری بود که میبایست نظر واقعیاش را با صراحت به زبان بیاورد. برایش سخت بود. گفت قول بدهید امانتدار خوبی باشید.
ارتش که در انقلاب شکل گرفت و در میدان نبرد پخته شد، یک مشروعیت و اخلاق حرفهای، خارج از وفاداری شخصی و مداخله سیاسی را توسعه داد که پایههای آن بر تکلیف خداوند محوری و دفاع از ایران استوار بود.
بعضی از افسران دیگر تاب تحمل اینهمه تحقیر و مدارا در برابر گروهها را ازدستداده بودند؛ در این اوضاع سرهنگ ایرج نصرت زاد؛ فرمانده تیپ یکم لشکر ۲۸، طی یک سخنرانی گفت: سربازان من نبایستی در خیابانهای سنندج سرشان را پایین بیندازند؛ بلکه باید مثل شیر راه بروند.
سردار احمد فتوحی: میرجانی بالای دکل رفته بود و دیده بود تانکهای عراقی دارند پشت سر ما مانور میکنند. گفت تحرکات عراقیها طوری است که من میگویم بهزودی به فاو حمله میکنند. دقیقاً در تعطیلات عید این حرف را به من زد و کمتر از دو هفته بعد، آخر فروردین، عراقیها به فاو حمله کردند.
مقطع سقوط فاو نیز ازجمله مقاطع مهم و حساسی است که توسط راوی و پژوهشگر دفاع مقدس یدالله ایزدی در قالب جلد اول روزشمار شماره پنجاهوپنج نوشته شده و در دست انتشار است و بهزودی وارد بازار نشر خواهد شد.
گروهی از افراد مسلح در نقاط حساس شهر موضع گرفتند و مراکز استقرار نظامیان در پادگان، باشگاه افسران و فرودگاه را به محاصره کامل درآوردند.